پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳
سبد خرید
علاقه مندی ها ( 0 )
 
سبد خرید
سبد خرید ( 0 )
 
صفحه اصلی
درباره رام گل
پیگیری سفارشات
اخبار و مقالات
نحوه ارسال
تماس با ما
اصول انتخاب گیاهان در طراحی فضای سبز

ضوابط مدیریت فضای سبز

ضوابط طراحی فضاهای سبز شهری

ضوابط مدیریت فضای سبز

ضوابط كاشت

ضوابط كاشت درختان

- فاصله ی كاشت درختان كوچك از یكدیگر، 3 متر است.

- فاصله ی كاشت درختان متوسط از یكدیگر، 6 متر است.

- فاصله ی كاشت درختان بزرگ از یكدیگر، 9 متر است.

- گیاهان در فضاهای كوچك، باید با شمار كم و از گونه های فشرده، یا كوچك و یا با تركیب مستقیم باشند.

- كاشت درخت در چمن، به صورت جداگانه و گاهی به صورت چندتایی است.

- محل بخشهای جنگلی در سطح كلی فضای سبز، گوشه ها و انتهای آن است.

- فاصله كاشت درختان جنگلی در فضای سبز، بسته به واریته و گسترش تاج، از 3 تا 9 متـر اسـت و بایـد بـه طـور پراكنـده كاشته شوند.

- محل كاشت نهال، نباید نزدیك مجاری فاضلاب و یا زهكشهای ساختمان باشد.

- درختان كٌند رشد، به صورت نیمه بالغ و یا بالغ كاشته می شوند (با رعایت اصول لازم، مانند: انتقال با ریشه و خاك و یـا زدن تاج و ...).

- كاشت درختان بزرگ، زیر كابلهای فشار قوی ممنوع است.

- كاشت درختان در فضای سبز، در دو مرحله انجام می شود. مرحله اول، كاشت متـراكم بـه شـمار 2 تـا 3 برابـر متعـارف، و مرحلهی دوم، انتخاب بهترینها از میان باقیمانده و احیاناً باز كاشت نقاط خالی.

- نسبت مناسب كاربرد درختان سوزنی برگ و پهن برگ خزان كننده در فضای سبز، به طور معمول، یك سوم سوزنی بـرگ و دو سوم پهن برگ است.

ضوابط كاشت درختچه ها

فاصله ی كاشت درختچه ها

گونه فاصله ی كاشت (به سانتیمتر)

درختچه های كوتاه با رشد آهسته 45 تا 60

درختچه های متوسط 100 تا 120

درختچه ای قوی و بزرگ 150 تا 180

رزهای بوته ای 45 تا 60

تراكم درختچه ها در هر متر مربع

تراكم درختچه ها

گونه تراكم

درختچه های كوتاه با رشد آهسته 3 تا 5 درختچه در هر مترمربع

درختچه های كوچك یك درختچه در هر مترمربع

درختچه های بزرگ در هر2 تا 3 مترمربع یك درختچه

رزهای بوته ای 3 تا 4 بوته در هر مترمربع

فاصله كاشت درختچه ها از ساختمان

حداقل فاصله درختچه ها از دیوار، 5/2 متر است.

ضوابط كاشت گیاهان پوششی، پیازی، بالا رونده ها و چمنها

فاصله کاشت

جدول فاصله ی كاشت گیاهان علفی و پوششی نسبت به هم

نوع گیاه مثال فاصله كاشت به سانتی متر

گیاهان علفی دایمی بزرگ طاووسی 60 تا 120

گیاهان علفی دایمی متوسط شببو خیری 30 تا 60

گیاهان علفی كوچك گل لیمویی 20 تا 30

گیاهان پوششی پیچ تلگرافی 20 تا 30

تراكم كاشت گیاهان علفی و پوششی در هر مترمربع

- گیاهان دایمی بزرگ، 1 تا 3 عدد

- گیاهان دایمی متوسط، 4 تا 11 عدد

- گیاهان دایمی كوچك، 11 تا 25 عدد

- گیاهان پوششی (غیر از چمنها)، 11 تا 25 عدد

ضوابط كاشت چمن

كاربرد چمن در فضای سبز

- چمنها در فضای سبز ایجاد جذابیت میكنند، دارای ارتفاع خیلی كوتاه و بافت خیلی نرم هستند و در جذب رطوبت و تعـدیل گرمای محیط موثراند.

- چمنها در افزایش مواد آلی، فعالیت میكروارگانیسمها، بهبود ساختمان و بافت خاك موثرانـد. چمـنهـا از فرسـایش خـاك و تبخیر آب، جلوگیری میكنند.

- در طراحی، به ایجاد وحدت در تركیب گیاهان كمك میكنند، زمینهای برای عناصر طراحی محسوب میشوند و رنگ، بافت وكنتراست با مواد طراحی را به وجود می آورند.

- فضاهای مناسبی برای راه رفتن، نشستن و بازی كردن ایجاد میكنند.

چمن مطلوب، از ویژگیهای زیر برخوردار است.

- قابلیت پاخوری و استقامت.

- سازگاری با شرایط آب و هوایی و زیست در چهار فصل سال.

- دوام، طول عمر و قدرت تحمل چیده شدن در دفعات مختلف و رشد مناسب.

- ظرافت، لطافت و سرسبزی برگها، بافت و رنگ مطلوب در فصلهای مناسب.

- برخوردار بودن ساقه كوتاه با قدرت پنجه زنی زیاد و سرعت جوانه زدن قابل توجه.

- یكنواختی و عاری بودن از كچلی، علفهای هرز، آفات و بیماریها و برخورداری از تراكم مطلوب در واحد سطح.

- دارای مقاومت به خشكی، سرما و گرما، شوری خاك و سایه.

چمن ها از لحاظ آب و هوا به گروههای زیر تقسیم میشوند:

• چمنهای فصل گرم- به درجه حرارت زیاد مقاوماند، در سرما قهوه ای میشوند و به خواب میروند. رشـد بهینـهی آنهـا، در نور كامل خورشید و درجه حرارت 25 تا 35 درجه سانتیگراد است.

• چمنهای فصل سرد- در آب و هوای خنك، به خوبی رشد میكنند، به گرمای زیاد مقاوم نیستند و درجه حرارت مناسب برای رشد آنها، 15 تا 25 درجه سانتیگراد است، از این گونه چمنها، میتوان: پوآ، اولیوم، اگروستیس، فلئوم و كلریا را نام برد.

چمنها از نظر عادت رشد، به دو دسته تقسیم میشوند:

• تولید ریزوم- برگها و جوانه های رویشی هوایی، زیر سطح خاك ایجاد میشوند و گیاه جدید، دورتر از گیاه مـادری، بـه وجـود میآید.

• تولید استولون- جوانه های رویشی و برگهای جدید، از جوانه های نوعی غلاف برگ بیرون می آیند و منشاء رشد بافـت.

مریستمی، در نزدیكی سطح زمین میشوند؛ مانند: چمنهای خزنده (برموداگراس و زویـسیا) و چمـنهـای غیـر خزنـده (آگروستیس فستوكا و ریگراس).

ضوابط كاشت و داشت چمن ها

• آماده كردن زمین- خاكبرداری یا خاكریزی سطح زمین و شخم، هرس یا دندانه زدن خـاك و تهـی كـردن زمـین از بقایـای گیاهی و سنگ و كلوخه، دادن كود دامی (حدود 20 تن در هكتار، معادل 2 كیلـوگرم در هـر مترمربـع)، تـسطیح، تـراسبنـدی و كوبیدن خاك با غلطك.

• كاشت- بذرپاشی در پاییز یا اوایل بهار، با دست یا بذرافشان (دقت در یكنواختی كاشت بذر مهم است).

مقدار بذر

- بذرهای ریز چمنها، مانند: چمن آفریقایی، 15 تا 20 گرم در هر مترمربع.

- بذرهای درشت، مانند: چمن هلندی، 30 تا 50 گرم در هر مترمربع.

- پس از پخش بذر، باید روی آنها را به ارتفاع 5/0 تا یك سانتیمتر، با مواد آلی یا پهن پوسیده مخلوط با خاك و خاك اره، به وسیله غربال پوشاند.

- سپس غلطك سبك و پس از آن آبیاری ملایم، انجام شود.

- برخی از چمنها، مانند چمن آفریقایی، زویسیای ژاپنی، برموداگراس و به طور كلی، چمنهای خزنده را میتوان نشاكاری كرد.

نگهداری از چمن ها

• آبیاری- در مناطق گرم، روزی 2 بار، برحسب درجه حرارت، رطوبت نسبی، فاصله بارندگیها و گونهی چمن، آبیـاری انجـام میشود.

• غلطك زدن- هنگامی كه ارتفاع چمنها به 2 تا 4 سانتی متر رسید، یك بار غلطك زدن با غلطك سبك مفید است.

• چیدن- هنگامی كه چمن به ارتفاع 5 تا 6 سانتیمتر میسد، بار اول با دست و در دفعات بعدی، با ماشـین چمـنزن، چمـنهـا كوتاه میشوند. در نواحی گرم، در فصل بهار، هفتهای 2 بار و در تابستان، هفتهای یك بار، این كار صورت میگیرد.

• مبارزه با علف هرز (وجین)- در سال اول، با دست و درسالهای بعد، با علفكشهای مناسب انجام میشود.

• لكه گیری سطوح چمن

• تهویه- سیخك زدن زمین در بهار هر سال، برای تهویهی زمین لازم است.

• كوددهی- كود دامی با غربال و یا كود شیمیایی، 2 تا 3 بار در سال، در اوایل بهار و تابستان (پس از تجزیهی خاك و بـرگ)، بـه زمین داده میشود. میزان كود 40 تا 50 گرم كود شیمیایی (15 %ازت و 15 %فسفر) در هر 1000 مترمربع است، كـه در صـورت استفاده از كود دامی، مقدار مصرف، به نصف كاهش مییابد.

• مبارزه با آفات و امراض

• زهكشی- دقت در زهكشی خاك، در زمینهای سنگین و مناطقی كه بارندگی در آنها زیاد است، ضرورت دارد.

راهنمای انتخاب انواع چمنها در موقعیت های مختلف

Lolium perenne- Lolium multiflorum- Lolium perene var. pacey :مانند، آهك و شوری به مقاوم چمنهای-

- چمنهای مقاوم و مناسب برای مناطق ساحلی، مانند:

Festuca arundina ceae- Festuca pratensis- Festuca rubra stolonifera- Festuca ovina- Festuca heterofula

- چمنهای مناسب برای مناطق كوهستانی سرد، مانند: .sp Poa.

- چمن مناسب برای مناطق ساحلی با زمستان معتدل، مانند: alba Agrostis.

- چمن های مقاوم به سایه، مانند:

Poa nemoralis- Branus erestus- Inthoxantum- odoratum- Lolium prenne-Poativilis

.Poa compressa- Pratensis- P.merion- Cynodon dactylon :مانند، خشك و گرم مناطق چمن های-

.Zoisia matrella-Stenatopharum Americana- Frestuca :مانند، حاره مناطق چمنهای-

- چمن های مناسب برای شهرهای آلوده و محوطه كارخانه ها، مانند: annua Poa.

- چمن مناسب برای خاكهای مرطوب یا سنگین، مانند: cristantus Cynosurus. SP Festuca- pratensis Poa

- چمن های مناسب برای خاكهای گچی، مانند: Cristantus Cynosurus.

- چمن های مناسب برای خاكهای اسیدی، مانند: canina Agrostis- tenuifolia Festuca.

- چمن های مناسب برای خاكهای مرطوب یا سنگین، مانند: trivialis Poa, nodosum Phleum.

- چمن مناسب برای زیرسوزنی برگان، مانند: flexusa Deschampsis.

- برای كاشت چمنی كه در تابستان، بهترین دوره رشد را داشته باشد، میتوان از گونهی (Bents (grostis استفاده كرد.

- برای كاشتن چمنی كه در بهار و پاییز، بهترین دوره رشد را داشته باشد، باید از چمن (Grass Ray (Lolium استفاده كرد.

- برای كاشت چمنی كه دوران رشد آن در فصلهـای مختلـف، تغییـر چنـدانی نكنـد، بایـد از نـوع ,(grass measow (Poa(Dogstail (Cynosurus استفاده كرد.

- از گونهی dactylon Cynodon ،به تنهایی برای پوشش زمینهای فوتبال استفاده میشود.

تركیب انواع بذر چمن

به طور معمول، بذر چمن را از یك گونه یا یك رقم انتخاب نمی كنند. برخی از ارقام چمن، دارای خاصیت پاخوری مطلوب، برخی دارای سرعت رشد و جوانه زنی زیاد و برخی از ارقام نیز، دارای قدرت پنجهزنی یا گسترش زیادی هستند. بنابراین، بهتـر اسـت بـرای مقاصد مختلف، ارقام مختلف را به نسبتهای مشخص و براساس نیاز، تركیب و سپس، اقدام به كاشت آنها كرد.

محوطه سازی و طراحی فضای سبز

 

ضوابط مدیریت كاشت

دستورالعملهای مربوط به نوع خاك، تعویض و كوددهی

- با انجام نمونه برداری در اعماق مختلف خاك، كیفیت فیزیكی- شیمیایی خاك را در اعماق مورد نظـر، مـشخص كنیـد. اگـرخاك موجود در اعماق یاد شده، برای كشت و غرس نباتات مورد علاقه و توصیه شده، مناسب نیست، با تعویض خـاك و یـا اضافه كردن مواد آلی (حیوانی و گیاهی) و كودهای شیمیایی به مقدار مناسب، كیفیت خاك را تا حد مطلوب بهبود ببخشید.

- حد نسبی مقدار اسیدی یا قلیایی بودن، مقدار مواد آلی موجود نیمرخ خاك، نوع و اندازه ذرات خـاك و وضـعیت زهكـشی (طبیعی یا مصنوعی) پروفیل خاك، از اهمیت ویژهای برخوردار است، كه باید مورد مطالعهی دقیـق قـرار گیـرد. بایـد توجـه داشت، خاكهایی كه بسیار اسیدی، یا بسیار قلیایی هستند، برای رشد و نمو اغلب گیاهان و نباتات، مناسب نیستند.

- مقدار واكنش یا pH ،حالتهای مختلف اسیدی، قلیایی و یا خنثی بودن خاك را نشان میدهد.

رابطه ی میزان pH و نوع خاك

- برای رشد بهینه اكثر نباتات، pH بین 5/5 تا 7 مناسب است. البته برخی از گیاهان، pHهای كـاملاً اسـیدی یـا قلیـایی را مناسب میدارند. و در چنین محیط هایی بهتر رشد میكنند.

- میتوان میزان pH خاك را با افزودن مواد اسیدی یا قلیایی كم یا زیاد كرد. به ایـن منظـور، در خـاكهـای اسـیدی از مـواد

آهكی، مانند: كربنات كلسیم و در خاكهای قلیایی، از مواد اسیدی یا اسیدزا، مانند: اسید سولفوریك و گوگرد استفاده میشود.

- نباتاتی كه محیطهای اسیدی را مناسب میدارند، به طور معمول، باید در نقاط دارای سایه كاشت و بستر آنها نیز، بایـد دارای زهكشی كافی، همراه با مواد آلی در حد مطلوب باشد.

- برای افزایش شمار گلها در گیاهان گلدار، باید از كودهایی استفاده كرد كه درصد فسفر آنها زیاد باشد.

- كودهای لازم را، میتوان بهصورت سولفات آلومینیوم (به ویژه در خاكهایی كه دارای واكنش pH قلیایی هستند)، بـه مقـدار5/0 تا 1 كیلوگرم برای هر 10 مترمربع و یا به صورت دورهای، به مقدار 5/0 كیلوگرم برای هر 10مترمربع، مصرف كرد.

- كودهای فسفره را میتوان به صورت سوپرفسفات تریپل، به مقدار 1 تا 5/1 كیلوگرم برای هر 10 مترمربع استفاده كرد.

- كودهای پتاسه نیز، برای تامین سلامتی گل و گیاه و مقاومت بیشتر آنها نسبت بـه ناملایمـات، مـصرف مـیشـوند. بـرای جبران كمبود مقدار پتاسیم در خاك، به طور معمول، از سولفات پتاسیم و یـا كلـرور پتاسـیم، بـه مقـدار 5/0 كیلـوگرم در هـرمترمربع، استفاده میشود.

- زمان مصرف كودهای شیمیایی، برای نباتاتی مانند درختان، درختچه ها و بوتهها، از اول بهار تا اواسط تابستان و سپس، اواخر شهریور تا اواخر مهر است.

- برای كوددهی به درختان بزرگ، باید شماری سوراخ به عمق 50 تا 70 سانتی متر، در فاصله های 80 سانتیمتری ایجاد كـرد.

در محدودهی سایه، اندازه آنها باید تا فاصله 5/1 متری از تنه درخت باشد. كودهای شیمیایی مورد نظر را بایـد درون این سوراخها ریخت و سپس، سوراخها را از آب پر كرد. برای ریختن كود در این سوراخها، از قیف هم میتوان استفاده كرد.

- در مصرف كودهای شیمیایی و آلی، همیشه باید یك اصل مهم را در نظر داشت: هیچگـاه، نبایـد شـرایطی فـراهم شـود كـه علایم كمبود كود در گیاه ظاهر شود، چون گیاه در این حالت، به مرحله نابودی میرسد.

- كنترل علفهای هرز موجود پیرامون درختان و درختچه ها، به هر صورتی كه انجام پذیرد، اعم از مكانیكی یا شیمیایی، باعـث میشود كه سطح خاك در این محلها، لخت و عاری از هر گونه پوششی باشد و به راحتی، در معرض فرسایش بـادی و آبـی قرار گیرد. در این حالت، میتوان سطح خاك را با استفاده از وسایل و ماشینهای مخـصوص، شـكل داد و بـه ایـن ترتیـب ، آبهای ناشی از بارندگی را در خاك ذخیره كرد. این كاركرد، به ویژه در زمینهای شیبدار، حایز اهمیت است.

- پس از اینكه رشد چمن در اواخر پاییز متوقف شد، كودهای ازته  مورد نیاز را میتوان روی سطح چمن پخـش كـرد و اگـر باران به مقدار كافی ببارد، قسمت اعظم ازت، در منطقهی فعالیت ریشه، پخش خواهد شد.

- برای رهایی از تخم علفهای هرز موجود در كودهای دامی و آلی، باید آنها را پیش از مصرف، مدتی مرطوب نگهداشت تـا بذر علفهای هرز موجود در آنها، پس از جوانه زدن، عاری از قوه نامیه شود.

- جمع آوری لایه 30 سانتی متر اولیه (سطحی) خاك و توزیع آن در سطح زمین پس از اتمام عملیـات تـسطیح، از مـدفون شدن لایه حاصلخیز خاك (30-50 سانتی متر)، جلوگیری خواهد كرد.

- ضمن عملیات خاكبرداری و خاكریزی در بستر كاشت، تا آنجا كه ممكن است، نباید از ماشینآلات بزرگ و سنگین، مانند لودر استفاده كرد؛ زیرا عبور ماشینهای سنگین، باعث تراكم شدید لایه های خاك میشود. تراكم و فشرده شدن بستر كاشت نباتات (به ویژه گلها)، عامل محدود كننده مهمی در رشد و توسعه نباتات است.

- اگر در محوطه مورد عمل (تسطیح)، درختانی وجود دارند، باید به هنگام خاكبرداری و خاكریزی، به یقـه آنهـا توجـه شود.

دستورالعملهای جابه جایی گیاهان و مراقبت از آن

- هر قدر نهالها كوچكتر باشند، هزینهی جابه جایی كمتر، و درصد سبز شدن آنها و نیز، موفقیت در امر نهالكاری بـیشتـر است.

- برای جابه جایی، بهتر است ریشه را تا جایی كه مقدور است، به طور كامل از خاك در آوریم.

- انتقال نهالهای خزان كننده، باید در اواخر پاییز (بعد از تغییر رنگ برگها و خزان و قبل از یخ زدن خـاك)، یـا قبـل از سـبز كردن و جوانه زدن در اواخر زمستان و یا اوایل بهار، انجام شود.

- در انتقال درختان بزرگ، لازم است ریشه با خاك متراكم آن (روتبال- Rootball (از زمین خارج و تا حد ممكـن، زودتـر در محل مورد نظر كاشته شود. در فصل زمستان، بهتر است از روتبال منجمد استفاده شود.

- زمان مناسب انتقال سوزنی برگان، اوایل پاییز و اوایل بهار است.

- پهن برگان همیشه سبز، باید در شروع فصل رشد (در بهار)، جابه جا شوند.

- نخلها را باید در بهار یا اواخر تابستان، زمانی كه رشد ریشه آنها در شرایط حداكثر است، جابه جا كنیم.

- درختان را نباید در روزهای خیلیگرم و خشك، خیلی سرد، یا در روزهایی كه باد شدید میوزد، جابه جا كرد.

- باید تاج درختها و ریشه آنها در زمان جابه جایی، پوشانده شوند.

- برای جابه جایی نهال در فاصله های نزدیك، نیاز به پوشانیدن و بستن ریشه نیست.

- برای جابه جایی در فاصله های دور، لازم است ریشه را در گونی یا كلش یا كاغذ روزنامه پیچید و احیانـاً روی آن را بـا نـایلون سوراخ دار پوشاند.

- برای جابه جایی درختان بزرگ، لازم است ریشه آنها را یك یا دو سال قبل از جابه جایی، هرس كنیم تا در روتبال آینـده،دچار مشكل گستردگی ریشه نشویم.

- پس از پیچیدن روتبال، نباید از تنه برای خارج كردن درخت از چاله و خاك استفاده كنیم.

- بعد از كج كردن درخت، باید خاك اضافه ته روتبال و ریشه های اضافی را قطع كنیم.

- روتبال های بزرگ را باید با قراردادن كابل فولادی در ته چاله و كشیدن دو طرف كابل، از زمین جدا كرد.

- برای جابه جایی روتبالهای به قطر 60 سانتیمتر، كافی است كه از دو نیروی كارگر و یك فرغون یا گاری دسـتی اسـتفاده نماییم.

- برای انتقال روتبالهای به نسبت بزرگ (قطر تا 100 سانتیمتر)، به ساختمانهای كم ارتفاع (حداكثر تا 3 متر)، مـیتـوان از لودرهای مخصوص استفاده كردد.

- در عملیات گوناگون نقل و انتقال روتبال، نباید كابل یا زنجیر، به طور مستقیم با پوست تنه درخت تماس داشته باشد، بلكه لازم است از وسایل حفاظت كننده پوست، بین كابل و تنه استفاده شود.

- در جابه جایی درختان، بهویژه در یك محل، لازم است ابتدا چالهی كاشت آماده شود و سپس، نسبت به كندن درخـت، اقـدام شود.

- جابه جایی درختچه ها، آسانتر از جابه جایی درختان است و در درختان، جابه جایی خزان كننده ها آسـانتـر از درختـان همیـشه سبزها است. درختان نواحی معتدل را راحتتر میتوان جابه جا كرد.

- در مورد گیاهان بوته ای، بهتر است بذرها را در یك گلدان استكانی ( با قطر دهانهی: 6 سانتیمتر)، یا گلدان نشایی ( بـا قطـر دهانه ی: 12 سانتیمتر) كاشت و در حالت آمادگی برای گل دادن، آنها را به زمین اصلی منتقل كرد.

- در صورتی كه گلدان مورد نظر، در دسترس نباشد، میتوان از جعبه های به ابعاد 15×60×30 سانتیمتری استفاده كرد.

- در روشهای جدید، از گلدانهای كاغذی (concopit,Jiffipot (استفاده میشود كه ضمن تامین كود، گیاه را بـا آن گلـدان نیز، میكارند.

- انتقال نشای بهاره به زمین اصلی، از اواسط تا اواخر اردیبهشت صورت میگیرد.

- برای انتقال مستقیم گیاه از خزانه به محل كاشت، باید ریشه و خاك حفظ شوند.

- آبیاری مرتب، در گلدهی گیاه موثر است.

- كوددهی و مبارزه با علفهای هرز، از موارد مهم و الزامی نگهداری و رشد گیاه است.

- باید گلهای پژمرده و گلهایی كه در حال تبدیل به بذرهستند، كنده شوند.

- بستركاشت، هر از گاهی باید صله شكنی شود.

- در زمان جابه جایی درختان، لازم است شاخ و برگ آنها بسته شود.

- در زمان جابه جایی روتبال یخزده، لازم است، فقط قشری با ضخامت 100 تا 150 میلیمتر در اطراف روتبال یخزده باشد.

- برای جلوگیری از ذوب شدن یخ اطراف روتبال و یا انجماد بیشتر آن در زمان جابه جایی، لازم اسـت دور آن، بـه وسیله قشر عایقی، پوشانده شود.

- در جابه جایی روتبال منجمد، جداسازی قشر منجمد نشده، باید نزدیك محل كاشت انجام شود و درجه ی برودت هوا در روز، حدود 7 -درجه سانتیگراد باشد.

- در زمان جابه جایی نخلها به روش روتبال، لازم است روتبال از زیر بریده و سپس، جابه جا شود؛ به نحوی كه بـه ریـشه ی آن آسیب وارد نشود.

- در روش كندن نخل، میتوان آن را از چند روز قبل آبیاری و سیراب كرد و سپس ، آن را با یك جرثقیل و بـدون روت بـال، از زمین بیرون كشید.

- لازم است قبل از حركت، اكثر برگهای نخل را از تنه جدا كرد و تنها 6 تا 8 برگ را در هر ساقه باقی گذاشت. معمـولاً بایـد حلقه ی برگهای نزدیك جوانه را برداشت تا هنگام بستن درخت، به جوانه انتهایی فشار وارد نشود.

- بهترین فصل كاشت گیاهان صخرهای و دایمی و مقاوم (سرخسها، گراسها)، اول بهار و در صورت زهكـشی خـوب خـاك، فصل پاییز است.

- زمان تقسیم ریشه گیاهان ریزومی و تقسیم گیاهان پیازی، در اوایل بهار است.

- گیاهان پیازی بهاره، از اول پاییز و گیاهان پیازی پاییزه، در تابستان، درون خاك مرطوب كاشته میشوند.

- مناسبترین فصل كاشت درختها، درختچه ها و بالاروندههای خزان كننده و رزها، از اواخر پاییز تا اوایل بهار است (باید توجه داشت كه خاك، یخ زده یا خیس نباشد).

- مناسبترین فصل كاشت درختها، درختچه ها و بالاروندههای همیشه سبز، از اوایل تا اواسط پاییز و از اوایل تـا اواخـر بهـار است.

- گیاهان گلدانی را هر زمان از سال، میتوان كاشت.

دستورالعمل و ضوابط هرس

هرس، عبارت است از قطع شاخه های زاید گیاه، به منظور اصلاح و جوان كردن آن، شكلدهی مناسب و در برخـی مـوارد، سـبك كردن درخت است. دستورالعملهای هرس، به شرح زیراست:

- شماری از درختچه های خزان كننده، برای جوان شدن و گلدهی مطلوب، به هرس كردن مرتب نیاز دارند؛ به ویژه آنهـایی كـه در بهار یا اول تابستان، روی شاخه های سال قبل گل میدهند. این گونه گیاهان، لازم است بلافاصـله پـس از گـلدهـی هـرس شوند. به این ترتیب، شاخه های گل داده، هرس میشوند و شاخه های جوان، برای سال آینده نگاهداری خواهند شد. در این كـار، حدود یك چهارم شاخه های قدیمی، نیز هرس میشوند.

- درختچه هایی كه روی شاخه های سال جاری گل میدهند، باید در آخر زمستان یا اول بهار، هرس شدید شوند، مانند : Fuchsio و یا Buddleya) بهجز گونهی alternifolia.B و كولتیوارهای آن). البته باید چارچوب اصلی درختچه ها را با ساقه های قدیمی، تـا ارتفاع 60 تا 90 سانتیمتر، همراه شاخه هایی با 1 تا 2 جوانه در ابتدای شاخه را حفظ كرد. این عمل برای درختچه هایی كه پوست

تنه آنهـا رنگـین اسـت نیـز، انجـام مـیشـود؛ ماننـد: alba Salix, abla Cornus), flaviramea (stolonifera Cornus

.(vitellina), Salix alba (Chemesina)

- برخی از بالا رونده ها، مانند: كلماتیسها، بسته به عادت رشدی و گلدهیشان، بهصورتهای مختلف هرس میشوند. هیبریدها و گونه هایی كه در آخر تابستان یا پاییز، روی ساقه های كه در سال جاری گـل مـیدهنـد، ماننـد: ,Viticella.C, Tangutica.C

(orientalis.C(vernagi tibetana Clematis ،در آخر زمستان تا بالای پـایینتـرین جوانـه رشـدی در سـطح زمـین، هـرس می شوند.

- در گونه های قوی كه در اوایل بهار، روی شاخه هایی كوتاه تابستان گذشته گل مـیدهنـد، ماننـد:macropetala.C و alpina.C،

باید در بهار یا اول تابستان، شاخه هایی را كه گل دادهاند (با نگهداشتن چند سانتیمتر اولیه) از شاخه اصلی جدا كرد.

- برای هرس هیبریدهای گل درشت كه از آخر بهار تا اواسط تابستان روی شاخه های سال قبل گل میدهند، (مانند: countess.C

lorelace of (دو راه وجود دارد: یا آنها را هرس سبك كرده و زمانی كه رشدشان خیلی انبوه شد، تـا ارتفـاع 90 سـانتی متـری كوتاه میكنیم، و یا در آخر زمستان، تا نزدیكی سطح زمین و تا آخرین جوانه رشدی، هرس میشوند.

- ساقه های ضعیف و قسمتهای انبوه بالا رونده ها، در آخر زمستان یا اوایل بهار هرس میشوند؛ به طوری كـه ساقه های اصـلی،همچنان چسبیده به قیمهایشان باقی میمانند. با این حال، برخی از آنها به توجه و مراقبت نیاز دارند.

- عشقه ها (helix Hedera (ممكن است خیلی متراكم شده و از روی دیوار یا فنسها به پایین متمایل شوند؛ كه در ایـن صـورت، باید همه شاخه های كناری، در اول بهار بریده شوند.

- در (Jasmine Winter (undiflorum Jasmin ،هرس سالانه پس از اتمام گلدهی، با حذف ساقه های جانبی گلدار باید انجام شود.

- در (Jasmine Summer (officinalis Jasminum ، برخی از ساقه های قدیمی، برای جلـوگیری از تـراكم زیـاد، بایـد در آخـر زمستان هرس شوند.

- در Lonicera ،شماری از ساقه های قدیمی (یك دوم تا دو سوم ساقه)، برای كاهش انبوهی، باید هرس شوند.

- در Wisteria ،ابتدا باید در اواسط تابستان، همه شاخه های جانبی را تا حدود 15 سانتیمتری ساقه اصلی برید و سپس، در آخـر زمستان یا اول بهار، آنها را تا 2 جوانه اولیه هرس كرد.

- هرس درختچه های رز، شامل دو عمل مشخص است:

الف- تنك كردن، یعنی این: كه شاخه های خشك، ناجور و مریض، كاملاً بریده شوند.

ب- كوتاه كردن شاخه های باقیمانده: به طوری كه گلهای حاصل از این شاخه ها، درشتتر و مرغوبتر شوند.

- در وقت تنك كردن، بهتر است شاخه های حذفی را از پایه نهال یا از نقطه آغاز آن روی شاخه كهنه، در هر وضعی كه باشـد

قطع كرد. شاخه های باقیمانده، باید منظم و با فاصله های مساوی روی بدنه قرار گیرند؛ تا منظره مـوزون و زیبـایی را از خـود برجا بگذارند. هنگام هرس شاخه باید همیشه آن را تا نزدیك جوانه خواب برید، به طوری كه نوك جوانه، متمایل به طرف خارج باشد.

- رزهای پاكوتاه و گل درشت، مانند: پولیآنتاها (Polyanthas (یا تیژها (Tiges (را به ترتیب زیر هرس میكنند:

الف- چوبهای خشك، شاخه های ضعیف و شاخه های پیر و كهنه و همچنین، شاخه هایی كه كج و معوج بیرون آمدهاند، باید قطع شوند.

ب- باید شاخه های سالم و خوشتركیب باقیمانده را كه حدود 3 تا 4 عدد هستند، نگاه داشت؛ به طوری كه روی هركـدام از این شاخه ها، 4 تا 5 جوانه قوی باقی بماند. این امر، به قدرت بوته بستگی دارد. اگر بوته قوی باشد، هـرس بلنـد و اگـر بوته متوسط باشد، هرس كوتاه انجام میشود.

- رزهایی كه به تازگی كشت میشوند، باید كوتاه هرس شوند؛ به طوری كه حدود 4 جوانه داشته باشند. به عبارت دیگر، بایـد یـك سوم بوته را نگهداری و بقیه را هرس كرد.

- گل سرخی كه به صورت درختچه نگهداری میشود، باید هرس بلند شود؛ به طوری كه تقریباً یك سوم بلندی شاخه ها، باید حذف شوند. همچنین، شاخه های نازك و چوبهای خشك آن نیز، باید بریده شود.

- لازم است، نسترن پاكوتاه و مینیاتوری، را، تنها تنك كرد. شاخه های دیگر را كمی كوتاه میكنند تا بوته درختچـه كوتـاهی بـه نظر آید.

- در گل سرخهای روندهی گل درشت، بریدن شاخه های خشك و حذف شاخه هایی كه چندین سال گـل دادهانـد، لازم اسـت. امـا شاخه هایی را كه در طول سال رشد كردهاند و قوی هستند، باید نگهداری كرد. این شاخه های قوی را به سیمهـایی كـه بـه قـیم متصل هستند، به طور افقی میبندند و سر آنها را كمی كوتاه میكنند. برای اینكه قسمت پایین بوته سخت نشود، بهتـر اسـت برخی از شاخه ها را به سیم پایینی ببندند و چون شیرهی گیاهی، به قسمت بالای گیاه، به آسانی در جریان اسـت، قـسمت پـایین بوته هم گلدار خواهد شد.

- نسترن روندهی گلریز را باید در تابستان، بعد از گل دادن هرس كرد. به این ترتیب كه گلهای خشك شده را به فاصله 3 تا 4 سانتیمتری از شاخه، حذف میكنند. این عمل، باعث رشد شاخه های جوان و قوی میشود. این شاخه ها، همان شاخه هایی هستند كه باید نگهداری شده و با دقت، به قیم بسته شوند، تا در سال آینده، گلهای فراوانی بدهند. بنابراین، به اختصار میتـوان گفـت:

در نسترن رونده یا نسترن پیچ، به دلیل آن كه گل روی شاخه به صورت یكسان به دست میآید، شاخه های سال قبـل را حـذف نمیكنند، بلكه آنها را نگه میدارند و شاخه های قدیمی و پیر را از بین میبرند.

- نسترن رونده را اگر روی پایه بلند گل سرخ پیوند بزنند، نسترن مجنون به دست می آید كه هرس آن، درست مانند نسترن رونده

گلریز است؛ یعنی پس از گل دادن، باید آنها را هرس كرد.

- شاخه هایی كه از هرس گل سرخ به دست می آیند، باید بلافاصله سوزانده شوند، تا بیماریهای قارچی و پارازیتها منتشر نشوند.

- به منظور جلوگیری از مصرف انرژی و مواد غذایی، كه برای تولید دانه و بذر مورد نیاز است، لازم است ، بلافاصله پس از گلدهی، برخی از درختچه ها، گیاهان دایمی و یا پیازها، گلهای خشك شده را برید. در این زمینه، به مثالهای زیر اشاره میشود:

- سیتیسو (Cytisus ،(غلافهای بذری تولید میكند كه باید سرشاخه های آن را بریـد و آنهـا را برداشـت (غیـر از چـوبهـای قدیمی).

- بوته ها باید با قیچی باغبانی و به طور ملایم هرس شوند (غیر از ساقه های قدیمی).

- در لاواندولا (Lavandula،(گلهای خشك شده و ساقه های گلدهنده، باید هرس شوند.

- در سرینگا (Syringa ،(غلافها باید قطع شوند (به طوری كه جوانه های رشدی زیر آنها آسیب نبینند).

- در رودودندرون(Rhododendron ،(غلافها و گلهای خشك باید بریده شوند؛ به طوری كه جوانه های رشد كننده زیـرآنهـا سالم بمانند.

- در پوتنتیلا (Potentilla ،(پس از گلدهی با قیچی باغبانی، هرس سبك میشوند.

- در گیاهان پیازی، در صورتی كه بذر آنها مورد نیاز باشد، میتوان غلافهای بذری آنها را نگاه داشت (در این حـال، بایـد كـود كافی به آنها داد) و برگهای آنها را نباید تا زمان خشك شدن قطع كرد. در غیر این صورت، باید آنها را چید.

- در گیاهان دایمی، اگر منظور، بذرگیری از آنها باشد، نباید گلهای خشك را قطع كرد. در غیر این صورت، باید قطع شوند. البته، گاهی گلها و سرهای خشك، باعث تحریك گلدهی میشوند.

- در گیاهان دایمی علفی، ساقه های خشك شده در پاییز، تا یقه گیاه هرس میشوند و در صورتی كه جالب توجه باشند، میتوان آنها را برای نمایش زمستانه نگه داشت.

- درختچه های همیشه سبز، نیازمند هرس چندانی نیستند و اغلب، به منظور برخورداری از آرایش و زیبایی، هرس مـیشـوند و بـه شكلهای مختلف در می آیند.

- درختان كج، منحرف، مرتفع و مسن، در معابر شهر،كه اغلب به علت فرسودگی، هنگام وزش بادهای موسمی، سقوط میكنند، یـا قسمتهایی از آنها شكسته میشود و گاهی نیز، حادثه ناگواری بهبار میآورند، را باید هرس و شماری از شاخه های آنها را قطع كرد، تا از بروز حوادث جلوگیری شود. اما اگر رفع خطر با هرس میسر نباشـد، بایـد سـربرداری آنهـا صـورت پـذیرد. در هـرس شاخه های درختان، رعایت نكته های زیر ضروری است:

الف- هنگام قطع كامل درخت یا شاخه ها، صرفنظر از قطر آن، باید دقت كرد تا برشی كه به منظور هرس داده مـیشـود، در پایین قسمت شاخه ای كه قرار است حذف شود، یا به موازات تنه یا شاخه اصلی ، ایجاد شود؛ به طوری كـه قـسمتی از شاخه ی بریده شده روی تنه یا شاخه باقی نماند. در نتیجه، این امر باعث می شود كه سـطح بریـده شـده ، بـه سـرعت، توسط بافت پوششی ایجاد كالوس كند و التیام یابد.

ب- در مواردی كه درخت، چندین سال هرس نشده باشد و به هرس شدید نیاز داشته باشد، این عمل باید در طـول چنـدین سال انجام شود و به تدریج، درخت را به شكل و اندازه دلخواه در آورد. همواره باید از هرسهای بسیار شدید، یكباره و بی رویه ی درختان، احتراز كرد.

- اكثر بیماریها و آفات، در سطح یا درون شاخه های خشكیده، زمستانگذرانی میكنند. از اینرو، لازم است در همه فصول سال،

بهویژه در فصل زمستان، همه شاخه های شكسته و خشكیدهی درختان، بریده و سوزانده شوند. این عمل، به ویژه در مبـارزه بـا آفاتی، مانند: پوستخوارها و سوسك شاخه بلند ارهای، از اهمیت خاصی برخوردار است.

- هر قدر، زاویهای كه شاخه با تنه حامل خود میسازد، به قایمه نزدیكتر باشد، این شاخه، قویتـر و از شـرایط رویـشی بهتـری

برخوردار است. چنین زاویهای، در برابر فشارهای خارجی نیز، مقاومت بیشتری دارد. بنابراین، هنگام هرس، باید در درجه اول، شاخه هایی حذف شوند كه با تنه یا شاخهی حامل خود، زاویهی بستهتری دارند. در ضمن، شاخه های كج و خمیده و شـاخه هـایی كه مزاحم رشد همدیگر هستند، باید هرس شوند. شاخه های باقیمانده، باید در جهات مختلف و با فاصله های مناسبی نسبت به هم پیرامون تنه درخت قرار گیرند.

- هرگاه، هنگام هرس شاخه ها، با انشعابهای دو شاخه ای رو به رو شویم، باید بدانیم، انشعابهایی كه قطر یكی از شاخه هایـشان از دیگری كمتر است، قویتر از انشعابهایی هستند كه قطر شاخه هایشان با هم مساویاند و هنگام سرزنی، باید یك سوم تا نصف شاخه های طویل قطع شوند. باید توجه داشت كه وضعیت محل برش، نسبت به نخستین جوانه نزدیك به آن، در نحوهی رشـد شاخه ها و شكل درخت، بسیار موثر است؛ به این معنی كه اگر جوانه ی یاد شده، در قسمت بالای شاخه قرار گرفته باشـد، در اثـر رشد و نمو، تبدیل به شاخه ای میشود كه تقریباً به طور عمودی رشد میكند و بالا میرود، و اگر جوانه در زیر شـاخه واقـع شـده باشد، بسیارنزدیك به حالت افقی، رشد خواهد كرد.

دستورالعملهای بهره برداری و نگهداری سیستمهـای آبیـاری فـضای سـبز و جمـع آوری آبهـای سطحی با توجه به اهمیت بحران و كمبود آب، بایستی از سیستمهای پیشرفته آبیاری، كه حداقل اتلاف آب را داشته باشند، استفاده كـرد.

رعایت كلیه مسایل فنی مربوط به سیستمهای آبیاری تحت فشار، الزامی است.

استفاده از سیستمهای پیشرفتهی آبیاری، منجر به كاهش مشكلات مدیریتی، از جمله: رویش علـف هـای هـرز، رسـوبگـذاری كانالها، فرسایش جداره و عریض شدن كانالها خواهد شد.

- جمع آوری آبهای سطحی، از موارد مهمی است كه در طراحی فضای سبز و برنامه ریزی زمین، محوطه سازی و خیابانبندی، باید مورد توجه قرار گیرد.

- تاسیسات تخلیهی آبهای سطحی كه، در امتداد خیابانها ساخته میشوند، باید براساس وقوع رگبارهای شدید و مدت دوام آنها

در دورههای برگشت 20 تا 50 سال، طراحی شده باشند.

- لازم است در طراحی سیستم جمع آوری آبهای سطحی در محوطه های شهری، نقشه های توپوگرافیك حوزهی آبخیـز، حـداكثر شدت جریانهای آب باران و برف در دورههای مورد نظر و محاسبات هیدرولیكی، مورد بررسی قرار گیرند.

- دفع آبهای سطحی از محوطه فضاهای سبز، باید در درجه اول به روش ثقلی انجام گیرد. متمركز كردن آبهای هرز در یـك نقطه، مناسب نیست و بهتر است، این تمركز، در چند نقطه انجام شود (مگر این كه آبهـای هـرز، بلافاصـله وارد سیـستم دفـع هرزآب شهری با ظرفیت كافی شود).

- رعایت شیببندی عرضی در كلیه معابر، به منظور جمع آوری آبهای سطحی، الزامی است. دستورالعمل نحوهی استفاده مجدد از آب فاضلاب تصفیه شده، در آبیاری فضای سبز حدوداً یك سوم آب مورد استفاده شهری، صرف آبیاری فضای سبز میشود. از طرفی، 9/99 درصد از محتویات فاضلاب را آب تشكیل میدهد. بهره گرفتن از آب فاضلاب تصیفه شده، در فضای سبز شهری، میتواند جایگزین آب منابع متعـارف، بـرای آبیـاریباشد. همواره ملاحظات كیفّی در آب این فاضلاب، به منظور استفاده مجدد و ایمن از آن، باید مدنظر قرار گیرد.

ملاحظات كیفّی در آب فاضلاب تصیفه شده، از نظر بهداشت عمومی و تصفیهی مورد نیاز دو عامل در آبیاری فضای سبز با فاضلاب تصفیه شده، مهماند:

• ریسك بهداشت: به این صورت كه با نشت از سیستمهای توزیع فاضلاب تصفیه شده و آمیختگی آب شـرب، ممكـن اسـت آلودگی در آب آشامیدنی پدیدار شود.

• تماس انسان با آب فاضلاب تصفیه شده، در حین آبیاری و بعد از آن. پایه و اساس قوانین و رهنمودها در این زمینه، بر مبنـای مورد دوم استوار است. در متون علمی مربوط به آبیاری، نحوه تماس انسان با فضای سبز، به دو صورت كلی تقسیم میشود:

(الف) آبیاری فضاهای سبز كه دسترسی عمومی به آنها محدوده نشده است.

(ب ) آبیاری فضای سبز كه دسترسی عمومی به آنها محدوده شده است.

ویژگیهایی كه اغلب این قوانین و رهنمودها بیان میكنند، شامل:

1 (كمترین سطوح تصفیه، 2 (ملزومات گندزدایی میكروبی و شیمیایی، كیفیت آب و مانیتورینگ، 3 ( كنترل میزان در معرض قرارگرفتن (شامل: استفاده از موانع فیزیكی، مثل حصار و زمان آبیاری ) است. بسته به میزان در معرض قرار گرفتن انسان، هریـك مـوارد یاد شده، دارای كیفیت و سطوح مختلف تصفیه ی خاص خود است. كیفیت و روش تصفیهی مورد نیاز، در بیشتر موارد مشخص شده است. قرار گرفتن انسان، در معرض فاضلاب تـصفیه شـده، در نواحیای كه دسترسی عمومی به آن محدود شده است، میتواند بسیار سادهتر كنترل شـود. بنـابراین، كیفیـت آب و روش تـصفیه ی مورد نیاز، اغلب، نسبت به احتیاجات نواحی ای كه دسترسی به آنها محدود شده، از دشواریهای كمتری برخوردار است.

ملاحظات كیفی آب فاضلاب تصفیه شده از نظر سیستم آبیاری

در بسیاری از قوانین، بسته به روش آبیاری فضای سبز، كیفیت آب فاضلاب تصفیه شـده مـورد اسـتفاده در آن سیـستم، بایـد متناسب باشد ملاحظات كیفی آب فاضلاب تصفیه شده، از نظر گرفتگی پخش كنندهها در سیستم آبیاری به علت دستیابی به راندمان بالای آب، اسـتفاده از سیـستمهـای پاشـندهی ریـز و آبیـاری قطـرهای در آبیـاری فـضای سـبز و كشاورزی، روزبهروز فراگیرتر میشود. این سیستمها نسبت به سیستمهای پاشنده با حجم و فشار بالا، بـیشتـر در معـرض گرفتگـی هستند. بنابراین، مدیریت گرفتگی در سیستمهای توزیع و آبیاری، باید با استفاده از كنترل آب تصفیه شده، فیلتراسیون، طراحی پخش كننده های آب و راهبری و نگهداری مناسب انجام شود. فاكتورهای فیزیكی، شیمیایی و بیولوژیكی، كه باعث گرفتگی پخش كنندهها میشوند، در زیر، تشریح شده اند :

الف- كلسیم و منیزیم

وقتی غلظت بیكربنات، بیشتر از 2 میلی اكی والان بر لیتر (L/meq (است و pH بالای 5/7 ،كلسیم نیز، مثل آهـن مـیتوانـد رسوب كند. رسوبگذاری میتواند بین ساعات آبیاری، وقتی آب روی پخش كننده باقی میماند و سپس، تبخیر شده و مـواد معـدنی تغلیظ میشود، رخ دهد. اضافه كردن آمونیاك، به عنوان كود، باعث بالا آمدن pH میشود و ممكن است، ترسیب كلسیم و منیزیم را تشدید كند.

ب- باكتری و جلبك

رشد بیولوژیكی، مشكل اصلی سیستمهای توزیع و ذخیرهای است كه با همراه آب فاضلاب تصفیه شده، كار میكنند. كلـر بـاقی مانده در خطوط توزیع آب تصفیه شده، باید مانیتور و سطح آن حفظ شود. اما سطح كلر باقی مانده، باید از این نظر كه تاثیر نامطلوبی بر گیاهان فضای سبز نگذارد، كنترل شود. رشد جلبك، در موقعی كه آب فاضلاب تصفیه شده، در مخازن روباز ذخیره میشود، بسیار شدید است. با اسـتفاده از پروسـههـای حذف مواد مغذی، پتانسیل وقوع این امر را میتوان به صورت قابل توجه ای كنترل كرد. همچنـین، مـیتـوان از مخـازن سرپوشـیده استفاده كرد. سولفات مس نیز، در مخازن روباز، برای جلوگیری از رشد جلبك قابل استفاده است. اگرچه به علت سـمی بـودن مـس، استفاده از سولفات مس كاهش یافته و استفاده از علف كشها رو به افزایش است.

ج- باكتریهای اكسید كننده آهن

رشد باكتریهای اكسید كننده آهن، منجر به رسوبگذاری هیدروكسید آهن (III (میشوند و ممكن است باعث گرفتگی شوند.

2mg/0 و pH ،زیر شرایط معمول است (4 تا 5/8 ،(رشد شدید باكتریهای اكسید كننده آهن نیـز، L وقتی غلظت آهن، بیشتر از محتمل است.

ملاحظات كیفی آب فاضلاب تصفیه شده، از نظر سطح یونهای فلزی سمی

بیشتر یونها میتوانند در خاك تجمع پیدا كنند. یونهای سدیم، كلراید و بور، یونهای سمی محسوب میشوند. برخی از فلزات سنگین، مثل: مس، نیكل، روی و كلسیم نیز، ممكن است در آب فاضلاب تصفیه شده وجود داشته باشـد. میـزان بـسیار پـایین ایـن

فلزات سنگین، میتواند برای گیاهان، در مدت زمان طولانی، مفید باشد. برعكس آنچـه در آبیـاری كـشاورزی اهمیـت دارد، تجمـع فلزات سنگین در بافت گیاهان، از نظر سلامت عمومی جامعـه، مهـم نیـست. از ایـن رو، مـورد خاصـی در ایـن زمینـه، در قـوانین و رهنمودها بیان نشده است.

محوطه سازی و طراحی فضای سبز

 

ملاحظات كیفی آب فاضلاب تصفیه شده از نظر نوع گیاه

انتخاب نوع گیاهان فضای سبز، معمولاً به عهده طراح فضای سبز است. اما كیفیت مورد نیاز آب فاضلاب تصفیه شده، بنـا بـه

نیاز نوع گیاه، متفاوت است. به طور كلی، سه پارامتر اصلی از نظر كیفی، باید مورد توجه قرار گیرد.

• مقاومت در برابر كلراید باقیمانده در آب فاضلاب تصفیه شده.

• مقاومت در برابر بر.

• مقاومت در برابر شوری (شورپسندی گیاه).

شورپسندی، پارامتر بسیار مهمی از نظر نوع گیاه است، چون نمك یا سدیم كلراید، تا حد زیادی، توسط گیاهان مصرف نمیشـود، بـا تبخیر نیز، از بین نمیرود و در خاك باقی میماند.

برخی راهكارهای كنترل شوری آب فاضلاب تصفیه شده برای آبیاری فضای سبز، به شرح زیر است:

• مخلوط كردن آب فاضلاب تصفیه شده با آبی كه شوری آن كم است، مانند: آب رودخانه، آب زیرزمینی و یا حتی آب شرب.

• كاشت از گیاهانی كه در مقابل شوری مقاومند.

• شستن نمكها از اطراف ریشه، با اضافه كردن آب مازاد.

. • اصلاح خصوصیات شیمیایی خاك، با اضافه كردن مواد شیمیایی، مثل: گیپسون

• نصب سیستم زهكشی، برای حذف مصنوعی آبی كه دارای محتوی میزان زیادی نمك است.

اصلاح پروفیل خاك با مواد شیمیایی، معمولاً برای سایت هایی كه با آب فاضلاب تصفیه شده آبیاری میشوند به كار میروند، تا، به علت سهولت استفاده، هزینهی پایین و مـوثر بـودن، بـه كـار مـیرود. CaSo4 قابلیت نفوذ خاك را نیز بهبود بخشند. گیپسون  تصفیه ی شیمیایی آب، هنگامی مفید است كه شدت شوری، آب آبیاری پایین باشد، یا وقتی كه نرخ جذب سطحی سدیم (SAR (بالا است. مقاومت گیاه در برابر خشكی نیز، در انتخاب آن برای فضای سبز مهم است. بیشتر گیاهانی كه به آب كـمتـری نیـاز دارنـد و شورپسندی آنها زیاد است، برای استفـاده از فضاهای سبزی كه با آب فاضلاب تصفیه شـده آبیــاری مـیشـوند، مناسـب بـه نظـر می آیند.

ملاحظات كیفی از نظر تخریب برگ گیاهان فضای سبز

تخریب برگ گیاهان فضای سبز، به علت افزایش سطح شوری در آب آبیاری پاشیده شده و كمبـود مـواد معـدنی اساسـی در آب آبیاری، مثل: آهن است. تخریب برگ گیاهان با آبیاری پاششی و با آب تصفیه شده ، اغلب قابل توجهتر از آبیاری با آب شهری اسـت.

در بین گیاهان تزیینی، اغلب درختان، زیتون، سماق آفریقایی، mesquite, pine Aleppo, pine Mondell و ash Raywood ،نسبت به تخریب برگ با آبیاری پاششی و با آب فاضلاب تصفـــیه شده، مقاوم هستند. درختـان حـساس نـسبت بـه ایـن ا قـدام، عبارتنـد از:

ash Modest ،پسته چینی، كه باید از كاشت آنها، وقتی آب تصفیه شده در سیستم آبیاری پاششی جریان مییابد، جلوگیری كرد.

استفاده از پاشندهها با پروفیل كم، پاشندههای ریز و سیستمهای آبیاری قطرهای، میتواند تماس برگ را با آب تصفیه شـده، كـم كند و در نتیجه، میزان تخریب برگ را كاهش دهد.

ملاحظات كیفی آب فاضلاب تصفیه شده، از نظر زیباشناختی

برخی پارامترهای كیفی آب فاضلاب تصفیه شده، از نظر زیباشناختی مهم است. با این وجـود، كـه اغلـب پارامترهـا قـانونمنـد نیستند؛ مثلاً برای سطح بو و رنگ، در اغلب قوانین، مورد خاصی بیان نـشده، امـا از جنبـه پـذیرش عمـومی بـرای آبیـاری بـا آب فاضلاب تصفیه شده، بسیار مهم است. بو، میتواند هنگامی كه سیستم توزیع به طور نامناسبی طراحی شده و به تبع آن ، نگهداری بهصورت نامطلوب انجام میشود، به وجود آید. ایجاد و گسترش بوی نامطبوع، اساساً به علت تولید سولفید هیدروژن است .كلرزنی دورهای، فلاش كردن و مانیتور كردن كیفیت آب فاضلاب تـصفیه شـده، در طـول سیـستم توزیـع، مـیتوانـد پراكنش بو را به حداقل برساند. آب فاضلاب تصفیه شده، ممكن است حاوی مواد شیمیایی و انـدكی رنگـی باشـد و هنگـام اسـپری، باعث ایجاد لكه شود، كه باید به این امر نیز، توجه كرد. استفاده از آبیاری قطرهای زیرسطحی و سطحی، میتواند از بروز این مشكل جلوگیری كند.

دستورالعملهای استفاده از مالچ، دفع آفات و علفهای هرز، انتخاب سموم و طرز تهیه و روش كـار آنها

مالچ

- مالچ، یعنی گستراندن لایه ای از مواد زبرآلی یا غیرآلی، روی خاك پیرامون گیاهان. این كار برای جلوگیری از رشد علفهای هرزو تبخیر آب از خاك پیرامون گیاهان، در هوای گرم و خشك انجام پذیرد، كه ممكن است، منظرهی جالب توجه ای هم به وجود آورد.

- مالچ با عمق زیاد، از یخ زدن ریشه ی گیاهان حساس، جلوگیری میكند.

- بهترین نوع مالچ در فضاهای سبز، پوست و تنه درختان، به صورت ذرات خرد شده است، كه باید به ارتفاع 5 تـا 8 سـانتیمتـر ریخته شود. این مالچ، مدت زیادی نیز دوام دارد.

- در باغهای صخرهای، از خرده سنگ، یا ریگهای گرد و نرم و یا از ریگهای ساحلی، به عنوان مالچ استفاده میشود.

دفع آفات و مبارزه با علفهای هرز

دستورالعمل مبارزه تلفیقی

- در گام نخست، باید آگاهی لازم در مورد بیولوژی گیاهی، كسب شود.

- در گام دوم، لازم است كه آفات اصلی منطقه، بیولوژی آنها و نوع خسارت وارده از طرف آنها مـورد شناسـایی و بررسـی قـرارگیرد.

- شناسایی فاكتورهای كلیدی محیط، كه روی گونه های آفت اثر میكنند، و پتانسیل آفت در اكوسیستم، اهمیت دارند.

- توجه به نقطه نظرها، روشها و موارد استفاده شدهی انفرادی یا دسته جمعی، از خسارات آفات یا پتانسیل زیست آنهـا، بـه طـور دایم جلوگیری میكند.

- برنامه ریزی برای اجرای مبارزهی تلفیقی، باید به گونه ای صورت گیرد كه در شـرایط ایجـاد تغییـرات موقـت زیـستی در جمعیـت

گونه های مزاحم یا گونه های اصلی، نیز بتوان از آن استفاده كرد.

- برای اجرای مبارزهی تلفیقی، آگاهی از مراحل حساس چرخه زندگی و جمعیت گونه های مهم، اهمیت دارد.

- استفاده از روشهایی كه شاخصهای بیولوژیك اكوسیستم را نگهداری، تقویت و تكمیل میكنند، مناسبتر و موثرتر خواهد بود.

- روشها و برنامههای مبارزه تلفیقی، بایستی منجر به ایجاد تنوع در اكوسیستم شود.

- برای آنكه برنامه مبارزهی تلفیقی با موفقیت همراه باشد، لازم است، سلامت درخت از یـكسـو و سـلامت و شـرایط زیـستی دشمنان طبیعی آفات از سوی دیگر، به طور منظم، كنترل و تقویت بشود.

- فضای سبز، دارای اكوسسیتم ویژهای است و تغییرات پیشبینی نشدهای در آن رخ میدهنـد. لازم اسـت، در برنامه مبـارزه تلفیقی، به این تغییرات توجه شود.

3دستورالعمل های مربوط به پوشش درختان و حفاظت آنها در برابر صدمات و خسارات، برای ترمیم

پوسیدگی و یخ ترك

- در نقاطی كه تنه درختان در معرض نور شدید خورشید، یا بادهای گرم و سوزان قرار دارند، و یا در محیطهای بارانی كه شرایط را برای رشد و نمو قارچها مستعد میكنند، پیچیدن قارچها به دور تنه درختان و گـاهی بـه دور شـاخه هـای پـایینی، وسـیله ی مناسبی برای جلوگیری از سوختن پوسته ی درخت در اثر نور خورشید و مقابله با عواملی است كه باعث پوسیدگی و سوراخ شـدن

پوسته ی درخت میشوند. میتوان از دستورالعملهای زیر، برای تامین پوششهای مختلف درختان استفاده كرد.

- پیچیدن گونی به دور تنه و شاخه های درخت، به منظور متعادل نگهداشتن دمای تنه درخت كه كاملاً در معرض نـور خورشـید است،كار چندان مفیدی نیست. با این وجود، میتوان از این روش، برای محافظت درختان، از خطر سرمای زمستان یا ایجاد زخـم توسط جوندگان، استفاده كرد.

- تنه هایی كه با دوغاب پوشانده و با نایلون پیچیده شدهاند، به ترتیب، 5/4 و 10 درجه سانتیگراد ، خنكتر از تنههایی هستند كه پوشش محافظ ندارند. روكش آلومینیوم، اگرچه از دوام چندانی برخوردار نیست، اما همین عمل را انجام میدهد.

- پوشاندن تنه درختان با صمغ، راحتتر و ارزانتر از پیچیدن آنها با یك پوشش ویژه است. همزمان با رشد تنه درخـت، ایـن صمغ در معرض هوا قرار میگیرد، ترك میخورد و باعث مقاومتر شدن كه پوستهی درخت در برابر دما میشود.

- پیچیدن درخت با رولهایی از كاغذ كه 100 تا 200 میلیمتر پهنا داشته باشند، میسر است. در محیطهای بارانی، پیچیـدن تنه

درخت، باید از پایین به بالا انجام شود. در محیطهای خشك، پیچیدن درختانی كه كمتر مستعد به بیماریها هـستند، از بـالا بـه پایین تنه صورت میگیرد. پوشش دور درخت را به وسیله ریسمانی كه در جهت عكس ایـن پوشـش بـه دور تنـه و شـاخه هـا پیچیده میشوند، باید محكم كرد.

- برای پیشگیری از صدمات و كاهش روند پوسیدگی درختان، شیوه های زیر را باید به كار برد:

الف- انتخاب گونه های مقاوم به پوسیدگی.

ب- انتخاب گونه هایی كه در مواقع آسیب دیدگی، از راه واكنشهای تدافعی، مانند: ایجاد كالوس، به سـرعت از رونـد پوسـیدگی جلوگیری میكنند.

ج- كاهش شمار، اندازه و شدت صدمات وارده شده بر درختان.

د- اجتناب از اقدامهای حمایتی كه موجب آسیب دیدگی آنها میشود، مانند: هـرس، تزریـق، كابـل بنـدی، پـشت زدن در فـصل رویش گیاهی و زمان برگریزی.

هـ- انتخاب مناطق امن برای كاشت درختان، به منظور جلوگیری از صدمات ناشی از عبور خودروها و مردم (در غیر ایـن صـورت، باید نسبت به حصاركشی آنها اقدام كرد).

و- هرس به موقع درختان، برای اجتناب از سنگین شدن شاخه ها و شكستن آنها.

ز- جلوگیری از صدمات وارد شده به درختان، هنگام جابه جایی آنها.

ح- حفظ توانمندی درختان از راه تغذیه كافی، آبیاری مناسب و كنترل آفات، برای رویارویی طبیعی با آنها (بهویژه در كاجها). قوی بودن درختان، موجب افزایش مقاومت آنها میشود.

برای پیشگیری از شروع پوسیدگی پس از صدمات سطحی و ایجاد زخم، میتوان به شیوه های زیر اقدام كرد:

1 .تمیز نگهداشتن محل صدمه.

2 .شكل دادن به زخم و اجتناب از افزایش به سطح آن.

3 .بریدن پوستهای آویزان، برای جلوگیری از تجمع عوامل بیماریزا و حشرات.

4 .پوشاندن سطح زخم، با موادی مانند: تركیبات رزینی و پلی اوراتان (نوعی پلاستیك كه در رنگسازی به كار میرود).

5 .جایگزینی مجدد پوستهای جدا شده. این عمل، در صورتی امكانپذیر است كه به محض ایجاد زخم، انجام شود، یا صدمه وارد شده، در فصل بهار یا اوایل تابستان، و در زمان فعالیت كامبیوم باشد.

- در مراحل نهایی پوسیدگی، چوب درخت، به وسیله قارچها و حشرات از بین میرود و بر اثر انجام برخی واكنشهـای شـیمیایی، حفرهی بزرگی در درخت ایجاد میشود. گاه، حفرهها بزرگ هستند یا نزدیك شاخه های اصلی قـرار دارنـد، كـه در ایـن صـورت، ممكن است، خطر سقوط درخت یا شاخه های اصلی را به همراه داشته باشد. در این حالت، بهتر است، درخت را قطع كرد. اما گاه،درخت از نظر تاریخی و زیباسازی محیط، چنان دارای اهمیت است، كه هر نوع تـرمیم، كـاملاً لازم و غیرقابـل اجتنـاب بـه نظـر میرسد. برای تیمار و پوشاندن حفرهها، انجام كارهای زیر ضروری است:

الف- تمیز كردن محیط حفره و خارج كردن چوبهای پوسیده، باید به دقت انجام گیرد. در این وضعیت، اما چوبهـای سـالم را، اگر چه تغییر رنگ داده باشند، نباید از درخت جدا كرد.

ب- ضدعفونی كردن محل حفره با موادی مانند سولفات مس و كروزوت (Cerosote ،(با در نظر گرفتن میـزان دقیـق مـصرف آنها.

ج- پركردن حفره، با مواد با دوام، غیرسمی، قابل انعطاف، پلاستیكی و غیر قابل نفوذ. زیرا حركت درخـت و نحـوهی توسـعه آن، باعث شل شدن مواد پركننده و عدم استحكام كافی میشود. برخی از مواد پركننده مناسب، عبارتند از:

- سیمان، با مزایایی مانند: قیمت ارزان، در دسترس بودن و نیز استحكام، و عیب هایی مانند: انعطاف ناپذیری، نفوذپـذیری، سنگینی و نیاز به مهارت در به كارگیری آن. بنابراین، استفاده از سیمان، تنها برای پركردن حفـرههـای كوچـك توصـیه میشود.

- مخلوط آسفالت و شن، كه آماده سازی و به كارگیری آن، مشكل است و بیشتر برای حفرههای انتهایی و حفرههایی كـه در معرض آفتاب قرار نمیگیرند، استفاده میشود.

- اوراتان (foan Urethan ،(دارای مزایایی مانند: سهولت به كارگیری، نیاز به زمان كم برای محكم شـدن، سـبك بـودن، غیرسمی و برخورداری از انعطاف پذیری نسبی است.

- تنه برخی از درختان، به محض این كه درجه حرارت محیط، به چند درجه زیرصفر برسد، شكاف میخورند كـه در اصـطلاح، مینامند. ساقه های شكاف خورده، تا حدودی ضعیفتر از ساقه های سـالم هـستند. عـلاوه بـرآن، شـكافهـای 1 آن را «یخترك» یخزدگی، قدرت تحمل فشار روی تنه درخت را كاهش میدهند. این وضعیت، در زمـستان و هنگـام بـارش بـرفهـای سـنگین، میتواند مشكل آفرین باشد و در موارد نادر، ممكن است، منجر به شكستگی تنه درخت شود. بیشترین میزان، تهدیـد ناشـی از یختركها، آسیب پذیر شدن در برابر پوسیدگی است. بنابراین، باید به نحوی این تركها را ترمیم كرد. بهتـرین روش، تـرمیم نیـز، استفاده از پیچ و مهره است.

الف- استفاده از پپچ و مهره، باید درفصل گرما، پس از بسته شدن شكاف انجام شود. همچنین به منظـور جلـوگیری از شكـستن شاخه های، درختانی كه انتهای آنها به انشعابهای دو شاخه ای ختم میشوند، و هر آن، امكان جدا شدن دو شـاخه از هـم وجود دارد، از روش پیچ و مهره استفاده میشود. جلوگیری برای این كار، باید پیچ و مهره را زیر انشعاب به كار برد . در ایـن

حالت، برای عبور واشرهای گرد یا بیضی شكل، محل سوراخ را باید هم سطح كامبیوم، كاملاً عریض و گشاد كرد.

Frost cracks

ب- به منظور جلوگیری از شكستن شاخه های ضعیف شكافته شده، باید یك پیچ از زیرشـكاف و دو پـیچ از بـالای آن عبـور داد، به طوری كه فاصله آنها از یكدیگر، دو برابر قطر شاخه ها باشد. دو پیچ به كار رفتـه، موجـب تقویـت و كـاهش مقـدار پیچیدگی روی انشعاب میشود.

نكاتی كه به هنگام پیچ و مهره كردن، باید در نظر گرفت، عبارتند از :

- سوراخهایی كه برای قرار دادن پیچ روی تنه تعبیه میشود، باید دارای قطری بین 1 تا 2 میلیمتر كوچكتـر از قطـر پـیچهـا

باشد، مگر در مواردی كه لازم باشد تكه های تنه درخت، به هم كشیده شوند، كه در این حالت، حداقل یكـی از سـوراخهـا باید به اندازه قطر پیچ باشد.

- واشرهای مدور یا بیضی شكل را باید با ته پیچ گوشتی به طرف كامبیوم (قسمتی كه بین چوب و پوستهی داخـل واقـع شـده است) فشار داد. انتهای سوراخها را باید بهنحوی برید كه واشرها به صورت مسطح و عمود بر پیچها قرار گیرند.

- جز در موارد بالا، برای ایجاد سوراخ زیر كامبیوم، باید از مته استفاده كرد، تا هنگامی كه پیچ هـا در آن قـرار مـیگیرنـد، شـل نشوند.

- قسمتی از پیچ را كه بیرون میماند، باید با درپوش پوشاند، تا استحكام بیشتری به آنها داده شود.

- هنگامی كه برای بههم كشیدن سرشاخه ها از پیچ و مهره استفاده میشود، باید برای استحكام بیشتر، زیر هر پیچ، دو یا چند واشر به كار برد. هر واشر را، باید با مهرهای از واشر قبل جدا كرد، تا تاب برندارد. شیگوفلیكس (Shigofelix ،(به جای استفاده از واشرهای مخروطی شكل، واشرهای بیضی شكل و مدور را توصیه میكند.

- در مواردی كه لازم است؛ پیچ زیر قسمت كامبیوم، شكسته شـود، پـیش از قـراردادن پـیچ در سـوراخ، بایـد آن را بریـد و یـا شكست.

- باید برش را حداقل، در فاصله 40 میلیمتری (5/1 اینچ) انتهای پیچ انجام داد، تـا جـای كـافی بـرای گـرفتن آن بـا آچـار

لوله گیر وجود داشته باشد. باید مراقب بود كه محل تماس آچار، آسیبی به پیچ نرساند و بـه مهـره برخـورد نكنـد. وقتـی پـیچ محكم شد، قسمت زاید آن را با حركت به چپور است (یا جلو و عقب)، باید جدا كرد.

- هنگامی كه برای تعبیهی جای پیچ، از دریل استفاده میشود، باید سوراخها را به طور دقیق، در شاخه های برابر هم ایجاد كرد.

برای این منظور، باید از یك مته پایه بلند استفاده كرد.

- باید مراقبت بود، هنگام محكم كردن پیچ و مهره، آسیبی به تنه و كامبیوم نرسد. برای این منظـور، اسـتفاده از آچـار بـوكس (آچار توخالی) مناسب است. برای جلوگیری از شل شدن و باز شدن مهرهها، پس از محكم كردن هر مهره، باید انتهای پیچ را با یك چكش تهگرد، له كرد.

- گاهی برای حفاظت از اندامهای گیاهی، اعم از اندامهای هوایی یا زیرزمینی، لازم است، از شبكه یا نردههـای حفـاظتی اسـتفاده شود. از نردهی محافظ اندامهای هوایی گیاه، برای حفاظت درختان و درختچه ها در پاركها و نیز در پیاده روها برای جلـوگیری از

آسیب و صدماتی كه توسط اطفال و جانوران ممكن است به درختان وارد شود، یا به منظور اجتناب از تصادم افراد با درختان، یا در زمینهای چمنكاری شده، برای جلوگیری از برخورد ماشینهای چمنزنی با درختان، استفاده مـیشـود. نـردههـای حفـاظتی، ازنبشی آهنی، یا لولههای فلزی ظریف و یا میلگرد تشكیل شده است كه به صورت قایم و به موازات تنه درخت و به فاصله معینی از آن، در زمین قرار میگیرند. این میلهها، توسط حلقه های فلزی یا پیچ و مهره، به یكدیگر وصل می شوند و در نتیجه، بـه آسانی میتوان آنها را باز و بسته كرد. بهتر است، نردههای حفاظتی را بهجای شكل استوانهای، به صورت مخروط ناقص ساخت.

در نتیجه، حلقههای بالایی، دارای قطر كمتری از حلقه های زیرین است و در صورت تصادم انسان به این نرده ها، قسمتهای سر و صورت آسیبی نمیبیند.

نرده های حفاظتی را باید رنگ آمیزی كرد، و برای این كار، رنگهایی را مورد استفاده قرار داد كه ضمن زیبـایی، بهتـر دیـده شوند. شبكهی حفاظتی اندام زیرزمینی گیاه، زمانی برای رشد ریشه مناسب است كه گازهای موجـود در آن، بـا گازهـای اتمـسفر تفاوت زیادی نداشته باشند. عدم تهویه، كاهش تولید انرژی (در نتیجه مختل شدن جذب فعال)، تولیـد مـواد سـمی (اتـانول و آمونیاك)، عدم توسعهی ریشه و كاهش جذب آب و مواد معدنی، عدم خروج گازهـایی ماننـد : Co2 ،در نهایـت، باعـث خفگـی ومرگ ریشه میشود. از طرفی، تراكم زیاد خاك، به میزان جذب گیاه را كاهش میدهد.

از سنگ فرش یا آسفالت كردن پیرامون درختان، كه موجب عدم تهویه خاك میشود، باید احتراز كرد. بـه جـای آن، بایـد از شبكه های حفاظتی استفاده شود. این شبكه ها، ممكن است فلزی یا از جنس بتون B45 باشند.

شبكه های فلزی را به شكل مربع یا دایره میسازند. این شبكه ها از چهار قسمت تشكیل شده انـد كـه در قاعـدهی درخـت، روی زمین قرار میگیرند. این شبكهها، براساس قطر قاعده درخت، دارای اندازه های مختلفی هستند. معمولاً این شبكه ها در كارخانه ریخته گری ساخته میشوند.

نوع سیمانی این شبكهها، كه از بتون بدون آرماتور ساخته شدهاند، بلوكهایی به ابعاد 8 ×25 ×50 سانتیمتر هستند كه در آنهـا، شكافهای 7 ×2 سانتیمتری تعبیه شده است. وزن هر صفحه،20كیلوگرم است و هر 8 عدد آن، یـك مترمربـع را مـیپوشـاند. ایـن صفحات، به رنگ سیمانی، یا رنگهای مختلف دیگر، دارای سطح صیقل خورده، ماسهـای یـا شـنی شـده هـستند. سـطح پوشـش صفحات، بستگی به گونه و سن درخت دارد و حداقل، 2 ×2 سانتیمتر توصیه میشود.

بلوك، یاد شده، بهدلیل قابلیت عبور هوا از خود، علاوه بر تهویهی خاك، از فشردگی خاك نیز جلوگیری میكند و میتواند آب را از شكافهای خود به داخل خاك نفوذ، دهد.

نوع دیگر شبكهی حفاظتی، صفحات هوا دهنده (kron Arbor (نامیده میشوند كـه دارای آرمـاتور هـستند و مـیتواننـد فـشار لاستیك ناشی از اتومبیـــلی را، تــا 5 تن، تحمل كنند. از این رو، برای كاربرد در جاهایی كه اتومبیل زیادی از آن جـا نمـیگذرنـد، بسیار مناسب هستند. اندازه این صفحات، 8 ×50 ×50 سانتیمتر، یا 8 ×40 ×50 سانتیمتر و وزن آنها، 151 كیلوگرم در مترمربـع است.

روی صفحات هوا دهنده، میتوان سنگهای طبیعی یا موزاییك را به كار برد، كه البته، از نظر رنگ و سـاختار، بایـد بـا نمـا و یـا مناظر طبیعی محل و زیبایی شهر منطبق باشد. ابعاد این صفحات 50 ×50 یا 30 ×50 سانتیمتر و وزن آن، 151 كیلوگرم است.

پیرامون صفحات حفاظتی، از سنگهای حاشیه استفاده میشود كه دارای تونلی در زیر، به ارتفاع 15 سانتیمتر اسـت. و ریـشه از زیر آن، میتواند عبور كند و به رشد خود ادامه دهد. این سنگها، روی پایههای بتونی كـار گذاشـته مـیشـوند و بـه هنگـام نـصب، زاویهای حدود 3 درصد نسبت به سطح دارند.

ضوابط و دستورالعملهای استفاده از قیم و مهار كردن درختان

برای نگهداری درختها و جلوگیری از شكستن شاخه های سنگین و افتادن آنها در اثر باد یا سنگینی بـرف، از «قـیم» اسـتفاده میشود و یا درخت را مهار میكنند. قیم، به طور معمول، برای نگاه داشتن درختانی به كار میرود كه قطر آنها از 70 تا 80 میلـیمتـر كمتر باشد.

قیمها بر دو نوع اند: قیمهای فلزی كه از نبشی آهنی و لوله های فلزی و جعبه های آهنی ساخته مـیشـوند، و قـیمهـای چـوبی، كـه قسمتی از تنه یا شاخه درختان قطع شده را شامل میشوند، حالت مستقیم دارند و دو شاخه هستند. در زیر، نحوهی كـاربرد قـیمهـا بیان شده است:

- هنگام قیمتگذاری، محل قرار گرفتن قیم، باید طوری باشد كه حداكثر حمایت از درخت امكانپذیر شـود؛ ضـمن ایـنكـه، قـیم از حداقل جلب توجه برخوردار باشد؛ به این معنی كه اگر درخت دارای وزن سنگینی است، محل استقرار قیم، باید محكم باشد. بهتر است برای نگهداری قیم، از بتون یا شفته، سنگ و سایر مواد با دوام استفاده شود. برای ایـن كـار، قـیم را بـین بتـون یـا شـفته میگذارند، تا به طور عمودی، زیرشاخهی پایین قرار گیرد؛ كه در نتیجه، شاخه نیز فاقد حركت های جانبی شـده و ایمنـی درخـت، تامین میشود.

- هنگام استفاده از قیمهای چوبی دو شاخه، ممكن است، پوست درخت در ناحیهی اتكا آسیب ببیند. به این سبب، یا بایـد در محـل تماس، از مادهای استفاده كرد كه از زخمی شدن درخت جلوگیری شود، یا باید در شاخه ی مورد حمایت، به طور افقی پیچگـذاری گردد و یك سر آن را، درون قیم فلزی U قرار داد؛ كه در نتیجه، بار سنگین درخت، بدون آن كه فشاری به پوسـت آن وارد آیـد، توسط پیچ به قیم متصل میشود و مانع زخمی شدن درخت خواهد شد.

- درختانی كه دارای تنه نسبتاً قوی هستند، اما رشد و توسعه ریشه ها به اندازهای نیست كه بتوانند درخت را نگاه دارنـد، بـه ویـژهزمانی كه خاك نیز مرطوب باشد، باید با استفاده از دو قیم چوبی ، از دو طرف، بسته و نگهداری شوند. در این مورد، برای درختانی با قطر 7 یا 8 سانتیمتر، باید از قیمهای چوبی با قطر 5 سانتیمتر و با ارتفاع 5/2 متر، استفاده كرد.

- برای اتصال درخت به قیم، نباید از سیمهای فلزی استفاده كرد، زیرا به مرور، سیم به داخل تنه درخت فـرو مـیرود و در نهایـت، آن را خفه میكند و از بین میبرد. بهترین وسیله برای این كار، استفاده از كمربندهای برزنتی است. برای آن كه كمربند به سـاقه یا تنه درخت فشاری وارد نكند، قطعه چوبی استوانهای شكل، قطورتر از ساقه، پهلوی ساقه درخت قرار میدهند و كمربند را به دور آن میبندند.

- مهار درختان را، با استفاده از طناب یا سیم و پیچ و مهره انجام میدهند. گاهی نیـز، بـا كابـلكـشی، درختـان بـه یكـدیگر مهـار میشوند. در پارهای ازموارد، شاخه های درختان، مورد حمایت قرار میگیرند.

- هنگام كابلكشی، باید دقت كافی مبذول داشت و توجه كرد كه كابلها و محل اتصال آنها، بـهدرسـتی انتخـاب شـوند. بـدیهی است، اگر دقت كافی در این كار صورت نگیرد و كابلكشی، به درستی انجام نشود، ممكن است، هنگام بهار، بر اثر افزایش حجم شاخ و برگ و سنگینی تاج، درخت اهرم شده، سقوط كند. در ضمن، لازم به یادآوری است كه با استفاده از كابل كشی، مـیتـوان شاخه های ضعیف، شاخه های تركدار و انشعابهای شكافته شده را حمایت كرد. به طور كلـی، روشهـایی كـه بـرای حمایـت از درختان انتخاب میشوند، به نوع درخت و قدرت شاخه هایی كه نیاز به حمایت دارند، بـستگی دارد. مهـار درختـان، بـه سـه روش انجام میگیرند:

الف- سیستم یك كابله

در این سیستم، دو شاخهی هم اندازه را كه از لحاظ محل اتصال به تنـه ی درخـت، ضـعیف هـستند، قـدری بـه طـرف یكـدیگرمیكشانند (با استفاه از طناب و قرقره و غیره) و با استفاده از كابل، آنها را مهار میكنند. در این صورت، شاخه ها از حمایـت یكـدیگر

برخوردار میشوند. در ضمن، در این سیستم، میتوان شاخه را با كابل به تنه درخت بست و آن را مهار كرد. شاخهی مورد نظر كـه به نسبت طویل است، با حالت افقی به تنه درخت متصل میشود و به منظور تامین ایمنی آن، باید محل اتصال كابـل بـه شـاخه ی درخت و هرس شاخه، مدنظر قرار گیرد. به این معنی كه كابل، باید در فاصلهای برابر با دو سوم طول شاخه از محل انشعاب از تنه درخت، به شاخه وصل شود و یك سوم از انتهای شاخه نیز هرس شود . در ضمن، باید توجه داشت كه برای شاخه هایی كه دارای قطر بیش از 25 سانتیمتر در محل اتصال با كابل هستند، كابل مورد استفاده، قطری برابر 5/7 میلیمتر داشته باشد.

ب - سیستم سه كابله

در این سیستم، سیمها به سه شاخه متصل میشوند و اتصال سه جانبهای برقرار میكنند. در این حالت، شاخه ها و تنههای ضعیف از حمایت بیشتری برخوردار میشوند، از پیچ خوردن و تابیدن آنها جلوگیری میشود و فشار وارد بـه محـل اتـصال شاخه ها نیـز،كاهش مییابد.

ج- سیستم مثلثی (جعبهای)

در این سیستم، شاخه های اصلی درخت، توسط كابل، بههم بسته میشوند و بهعلت محدودیت زیادی كه در امـر حركـت كـردن شاخه ها ایجاد میشود، ایمنی آنها، تا اندازه قابل ملاحظهای تامین میشود. در این سیستم، چنانچـه شاخه ها از داخـل، توسـط كابلكشی بههم متصل شوند، ایمنی آنها به مقدار بسیار زیادی تامین میشود.

- نوع كابل مورد نیاز، به نوع، اندازه، شرایط طبیعی درخت، اندازه شاخه ها، شمار شاخ و برگ و وزن آنها، در نظر گرفتن سلامت درخت (پوسیدگی و حفرهدار بودن و غیره) و نیز، فاكتورهایی مانند: مقدار بارش باران و ریزش برف، بستگی دارد. درختان، بایـد از نظر فرسودگی، ارزشسنجی شوند و سپس، همه عوامل یاد شده، برای تعیین اندازه كابل مورد نیاز، مورد ارزیابی قرار گیرند.

- یك كابل گالوانیزهی، 7 رشتهای با قطر 6 میلیمتر، برای شاخه هایی كه در محل اتصال با كابـل، قطـری حـدود 15 سـانتیمتـر دارند، مناسب است.

- هنگام كابلكشی، باید دقت داشت كه كابل با سایر شاخه ها اصطكاك پیدا نكند.

- پیش از اقدام به كابلكشی، باید این عمل را از لحاظ مقرون بهصرفه بودن اقتصادی بررسی كرد و مسایلی ماننـد: موقعیـت قـرار گرفتن درخت، عمرمفید، سن شادابی، گونه، شرایط و سلامتی آن را، مورد ارزشسنجی دقیق قرار داد و هزینههای مربوط بـه آن، مانند: ارزش كار و لوازم را ارزیابی كرد و سپس، در صورت لزوم، كابلكشی را انجام داد.

- مهار كردن درختان، برحسب قطر درخت متفاوت است و آنها را میتوان به صورت زیر تقسیمبندی كرد:

1 .برای درختانی كه قطر برابر سینهی آنها، 70 تا 80 میلیمتر (3 اینچ) است، از قیمهای بلند و بزرگ كه حدود50 میلیمتر (2اینچ) قطر و تا 5/2 متر(8 پا) درازا دارند، استفاده میكنند.

2 .درختانی كه قطر برابر سینهی آنها، 70 تا 100 میلیمتر است، باید بهكمك 2 یا 3 كابل، كه به چنـد مـیخ سـركج در خـاكمتصل شدهاند، مهار شوند.

3 .درختانی كه قطر برابر سینهی آنها 100 تا 200 میلیمتر است، نیاز بـه سـه كابـل دارندكـه شـامل 7 رشـته سـیم فـولادی گالوانیزه، هر یك به قطر3 میلیمتر است. هریك از این سه رشته كابل، به قلاب مخصوص وصل میشوند.

4 .درختانی كه قطر برابر سینهی آنها، بالای 250 میلیمتر است، با 4 كابل مهار میشوند. معمولاً، كابلها را بـه دور شاخه ای میبندند كه از یك سوی درخت منشعب میشوند. اگر چنین شاخه ای موجود نباشد، كابل را به وسیله یـك رول پـلاك 10 میلیمتر، به درختانی كه تا150 میلی متر (6 اینچ) قطر دارند، باید وصل كرد. برای درختان بزرگتر، باید از رولپلاكهای 12 میلیمتری استفاده كرد. رولپلاكها روی قسمتی از تنه قرار میگیرند، كه در جهت كشش طنابها هستند.

5 .در درختانی كه 100 تا 200 میلیمتر (4 اینچ تا 8 اینچ) قطر دارند، كابلها باید بـه قـلابهـای مخـصوص (Oleadmend( وصل شوند كه 100 تا 150 میلیمتر قطر و 2/1 متر درازا دارند. این قلابها، 1 تا 2/1 متر (3 تا4 پا) زیر سـطح خـاك قـرارمیگیرند.

6 .این قلابها، برای درختانی كه قطر برابر سینهی آنها، 200 میلیمتر است، باید 100 تا 250 میلـیمتـر قطـر و2 متـر طـول داشته باشند و 2/1 تا 2 متر در عمق خاك فرو روند. این قلابها، برای كشش كابلها در زاویهی است قرار میگیرند.

7 .برای درختانی كه در طول خیابانهای مركز شهر و پیاده روها بازكاشت میشوند، بهتر است كابلكشی زیرزمینی انجام گیـرد. زیرا، درحالی كه تنه و تاج درخت برای جنبش آزاد هستند، روت بال نیز،كاملاً محكم میشود. در این شیوه، در عـرض بـالای درخت، دو كابل قرار میگیرد كه بهطرف پایین كشیده شده و به تختـهی چـوبی تـه گـودال كاشـت، محكـم مـیشـوند. در قسمتهای روی روتبال، زیر آن و دو زاویه راست آن، دو تخته قرار میدهند، تا فشار وارده روی روتبال، در قسمتهای آن توزیع شود.

دستورالعمل بررسی مقاومت و میزان حساسیت در برابر بیماریهای گیاهی

انجام برنامه ریزیهای لازم، برای امور زیر الزامی است:

- بازدید و بررسیهای لازم به روی اندامهای گیاهان، برای كشف بیماریهای گیاهی، حمله آفات، نارسایی ها و كمبودها.

- آزمایشهای تجزیهی برگ و اندامهای گیاهی در مقاطع مختلف، برای تعیین مواد آلی جـذب شـده ، بـه علـت آلـودگی هـوا(تجزیه برگ برای كشف مقدار فلوراید ناشی از كارخانههای صنعتی)، در مقاطع سالانه (سال زراعی).

- ثبت نتایج، آزمایشها و بررسیها به طور منظم.

- تجزیه و تحلیل و بررسیهای كارشناسانه، براساس نتایج بهدست آمده.

- انتقال نتایج به دست آمده و توصیه های لازم به مدیریت كنترل.

در بخش مدیریت كنترل، امور زیر باید انجام شود:

- تشكیل پروندهی مناسب، برای گونه های گیاهی به كار رفته در فضای سبز، بـا یـادآوری خـصوصیات، مشخـصات و هـدف از كاربرد آنها.

- ارزشیابی نتایج ارسال شده از گروه فنی كارشناسان.

- اعمال دستورالعملهای مناسب، برای اصلاح وضعیت ناهنجار گیاهان، مانند: سمپاشی، اصـلاح یـا تعـویض خـاك، هـرس و نگهداری فیزیكی گیاهان، تعویض گیاه، مبارزه با آفات، درمان بیماریهای گیاهان و دیگر امور مورد نیاز.

- پیگیری امور اجرایی.

دستورالعمل نظارت و كنترل كیفیت

به منظور كنترل كیفیت عملكرد پروژه های فضای سبز، «واحد نظارت»، باید بر امور جاری تسلط داشته باشد.

الف- یكی از ارتباطهای ضروری میان نظارت و مدیریت بهتر، كه نظارت، به عملی شـدن آن یـاری مـی رسـاند، فعالیـت مبتنـی بـر «ارزشیابی مداوم» است، كه باید در ارتباط با «فعالیت نظارتی» انجام پذیرد.

ب- احراز صحت و یا سنجش كاركرد، عملكرد و تاثیر یك فضای سبز، یك ی از ویژگیهای محوری فعالیت نظارتی بـر فـضای سـبزاست.

ج- برای سنجش كاركرد، عملكرد و تاثیر یك فضای سبز، تشخیص متغیرها یا شاخص های نهادهها، ستاندهها، آثار پـروژه، عوامـل و محدودیتها، الزامی است.

د- در مواردیكه شاخصهای نظارتی مناسب، بیانگر اندازه های قابل تصدیق و عینی از واقعیتها و وقایع باشند مانند: مقدار جریـان آب، سطوح زیركشت چمن و گیاهان و...، اندازه گیری مستقیم نتایج پروژه ها، قابل اجرا است.

ه- در مواردی كه مشاهده و انـدازهگیـری نتـایج مـستقیم پـروژه مقـدور نیـست، بایـد از شـاخص هـای غیرمـستقیم و یـا نماینـده(Proxyindicator (استفاده كرد؛ ماننـد: آثـار فلورایـد موجـود در منطقـه روی گیاهـان مـستقر در فـضای سـبز، از راه انجـام آزمایشهای تجزیه برگ درختان.

و- هنگامی كه شاخص نماینده به كار گرفته میشوند، احراز صحت پیوندها و روابط فرض شده، بین متغیرهایی كه به طور مـستقیم قابل مشاهدهاند، ضروری است.

ز- نظارت بر كاركرد و عملكرد پروژه، باید معطوف به آن باشد كه فعالیت های زمانبندی و جدولبندی شـده، نتـایج مـورد انتظـار را به طور مستمر، و یا متناوب، اندازه گیری كند. مشاهده و ثبت وظایف و فعالیتها، باید مكرر- و یا روزانه- اجرا شود.

ح- فعالیتهای نظارتی در زمینهی تدارك اطلاعات، به منظور ارزشیابی مداوم، هر روز باید توسط مدیریت انجام شود.

ط- ارزشیابی مداوم مدیریت، باید شامل: مقایسه شاخصهای پروژه (وظایف، نهادهها و ستاندهها)، با ضوابط و هدفهای آن باشد.

ی- نظارت بر كاركرد و عملكرد پروژه و نظارت بر تاثیر آن، نیازمند نظامهای طراحی متفاوتی است.

ك- نظارت بر كاركرد و عملكرد پروژه ، باید با توجه ویژه به عملكرد فنی و نحوهی ادارهی پرسنل انجام گیرد.

ل- انتخاب كادر اجرایی نظارت و ارزشیابی پروژه های فضای سبز، از اهمیت ویژهای برخوردار است.

م- درارتباط با اعمال نظام نظارتی هر پروژه فضای سبزی كه به كنترل كیفیت بیانجامد، پاسخگویی به پرسشهای زیر، به وسیله

مدیریت فضاهای سبز، ضروری است:

- فعالیت نظارتی و ارزشیابی، معطوف به چه هدفهایی است؟

- چه نوع اطلاعاتی باید گردآوری شود؟

- گردآوری اطلاعات، به چه نحو انجام خواهد شد؟

- برای تجزیه و تحلیل، از چه روشهایی باید استفاده شود؟

- یافته های حاصل از نظارت و ارزشیابی، در اختیار چه كسی قرار خواهد گرفت؟

- سازماندهی نظام نظارتی و ارزشیابی، چگونه خواهد بود؟

- چه نوع كاركنان و چه تعداد مورد نیاز است؟

- هزینهی نظارت و ارزشیابی چقدر است و چه مقدار از كل هزینههای پروژه، باید به نظامهای نظـارت و ارزشـیابی اختـصاص یابد؟

- منابع مالی فعالیتهای نظارت و ارزشیابی، باید چگونه و از چه محلی تامین شود؟

- مشكلات و مسایلی كه از پی اعمال نظام نظارت و ارزشیابی نمود مییابند، كدام است؟

- موارد زیر، در فضاهای سبز دایر، باید مورد نظارت و ارزشیابی مداوم قرار گیرند:

- وضعیت باروری خاك.

- وضعیت منابع تامین آب و سیستمهای آبیاری.

- مقاومت و بیماریهای گیاهان.

- وضعیت تاسیسات مستقر و موجود.

- وضعیت عملكرد و كارآیی كاركنان.

ن- دستورالعملهای بررسی وضعیت باروری خاك فضای سبز دایر.

آزمایشهای كیفیت استاندارد خاك كه باید به وسیله گروه فنی انجام شوند، عبارتند از:

- تعیین درجه حاصلخیزی خاك از نظر مواد غذایی پرمصرف، مانند: ازت، پتاسیم و فسفر، به صورت سالانه و تعیـین مقـدار مواد غذایی كم مصرف در خاك، مانند: آهن، روی، مس در صورت مشاهده كمبود.

- تعیین درجه شوری- قلیایی و واكنش pH خاك و آب مصرفی، به صورت سالانه.

- تعیین مقدارمواد آلی- آهك به گچ و لایه های محدود كننده كشت، در مواقع احـداث (شناسـایی اولیـه) و بـروز مـشكلاتمترتب.

- ثبت و نگهداری فیشهای اطلاعاتی حاصل از نتایج آزمایشهای بالا و بررسیهای كارشناسانهی اولیه.

- تكرار آزمایشهای مورد لزوم و انجام بررسیهای كارشناسی در مقاطع زمانی معین.

- تجزیه و تحلیل نتایج بررسی و آزمایشهای انجام شده، به وسیله كارشناسان مربوطه

- انتقال نتایج بهدست آمده، همراه با ارایهی توصیههای اصلاحی، طبق دستورالعملهای مندرج در بند دسـتورالعملهـای نـوع خاك و تعویض و كوددهی به مدیریت كنترل.

- در بخش مدیریت كنترل، موارد زیر باید اجرا شوند:

- تشكیل پروندهی مناسب از نتایج اطلاعات بهدست آمده دربارهی وضعیت خاك، در مقاطع مختلف، بـا قابلیـت دسترسـی بـه بخشهای مختلف آن در هر زمان، به وسیله مدیریت كنترل.

- ارزشیابی نتایج ارایه شده، به وسیله گروه فنی.

- صدور دستور انجام عملیات لازم.

- پیگیری امور اجرایی.

- دستورالعمل بررسی وضعیت منابع تامین آب و سیستمهای آبیاری فضاهای سبز

اموری كه باید به وسیله ی گروه فنی انجام پذیرد، عبارتند از:

- انجام آزمایشهای كیفیت استاندارد آب آشامیدنی و آبیاری در مقاطع زمانی معین.

- تعیین دبی منابع تامین آب در مقاطع ادواری معین.

- بازدید كارشناسی سیستمهای آبیاری.

- ثبت و نگاهداری برگههای اطلاعات، حاصل از نتایج آزمایشها و بررسیهای انجام شده.

- تجزیه و تحلیل نتایج بررسیها و آزمایشها.

- انتقال نتایج به دست آمده، به مدیریت كنترل و ارایهی توصیههای لازم.

ف- اموری كه باید به وسیله مدیریت كنترل اجرا شوند، عبارتند از:

- تشكیل پروندهی مناسب، برای ثبت ذخیرهی نتایج بررسیها و اطلاعات به دست آمده از آزمایشها و بررسیها.

- ارزشیابی نتایج، بررسیها و توصیه ها.

- صدور دستور، برای انجام امور لازم آبیاری و منابع تامین آب.

- پیگیری امور اجرایی.

راهنمای كلی ایمنی در برابر آتش سوزی در پاركها و فضاهای سبز شهری

آتش سوزی در فضای سبز شهری، دارای حالتهای مختلف است. در فضاهای سبز كوچك و در فضاهای سبز با تـراكم پ وشـش گیاهی كم، آتش سوزی ، به صورت موردی بوده و كنترل آن آسان است. در فضای سبز به نسبت وسیع و پر تراكم، به ویژه بـا وجـود درختان سوزنی برگ، خطر آتش سوزی  بیشتر و كنترل آن مشكلتر است. در این دستورالعمل، آتش سوزی  در ابعاد وسیع و در فضای سبز و پرتراكم، مورد توجه قرار گرفته است.

- تهیه و تدوین قوانین و مقررات برای رعایت اصول ایمنی (در برابر آتش)، و به كارگیری مقررات آن، الزامی است.

- ترویج، تبلیغ و آموزشهای لازم به منظور ایجاد آگاهی اجتماعی، برای احتراز از احتمال بروز آتش سوزی ، ضروری است.

- آموزش برای مقابله با حریق، به ویژه برای كاركنان پارك و مسوولان اطفای حریق، الزامی است.

- پیش بینی و احداث راهها و خطوط ارتباطی، برای دسترسی سریع و نقل و انتقال افراد و مواد، به منظـور مبـارزه بـا آتـش، در طراحی الزامی است.

- پیش بینی و تامین وسایل و تجهیزات اطفای حریق و شیرهای آب، در طراحی فضای سبز الزامی است.

- پیشبینی آتش برها (نوارهای خالی از گیاه)، در طراحی فضای سبز، بسته به شرایط، لازم است.

- استفاده از امكانات بیمه، در برابر خطر آتش سوزی  لازم است.

- تهیه نقشه ها و دستورالعملهای مبارزه با آتش، ضروری است.

- گنجاندن برجها یا مكانهای مراقبت و تاسیسات هشدار دهنده (به محض شروع آتش سوزی)، بسته به شرایط، الزامی است.

- محصور كردن قسمتهای حساس در برابر خطر آتش (مانند: محلهای ذخیره سوخت و جمع آوری شاخه ها)، الزامی است.

- پیشبینی وسایل جمع آوری سریع مواد آتش زا از محوطه (مانند: انبوه برگهای خزانی و علوفههـای خـشك سـطحی)، لازم است.

- مخلوط كردن درختان سوزنی برگ و پهن برگ، بسته به شرایط، لازم است.

- پیشبینی احداث دریاچه ها و استخرها برای عملیات اطفا، در طراحی، بسته به شرایط، لازم است.

- تامین دپوی ماسه و خاك برای مبارزه با آتش، بسته به شرایط، لازم است.

مدیریت بلایای طبیعی در فضای سبز شهری

بحران، عبارت است از عدم انطباق نیازها و منابع. «مدیریت بحران»، عبارت است از كنترل شرایط متزلزلی كه بـا وقـوع بحـران ایجاد شود. از این رو، داشتن یك مدیریت ریسك با چشمانداز برطرف كردن همه عوامل ایجاد بحران، به طـور دایـم، از نیازهـای یك جامعهی شهری محسوب میشود.

اگر فضای سبز، در توسعهی شهرها مبتنی بر نیاز واقعی و منطبق با منابع و زیرساختهای مناسب آن نباشد، میتواند به منزلـهی یك بحران، از لحاظ اقتصادی، اجتماعی، سلامت و بهداشت و ...، موجب ضرر و زیان هنگفتی برای انسان شود. بی شك پدیده هـای طبیعی، مانند: باد، سیل، زلزله، آتش، آن چنان قوی ظهور مینمایند كه توان ایستادگی در مقابل آنها، برای انسان غیـرممكن اسـت.

اما با شناخت از نحوه و نوع اثرگذاری هریك از این پدیده های طبیعی، میتوان نوع طراحی فضای سبز را به گونه ای برگزیـد كـه بـا كمترین خسارت ممكن در این بخش، رو به رو باشیم و جبران خسارات نیز، پس از این آگاهی، با برنامه ریزی بهتری صورت پذیرد.

بلایای طبیعی– ناگهانی، این بلایا به دو گروه تقسیم میشوند:

(الف) بلایایی كه منشاء زمینی دارند، نظیر: زمین لرزه، زمین لغزش، وقوع بهمن، آتشفشان و تسونامی.

( ب) بلایایی كه منشاء آب و هوایی دارند، مانند: توفان، گردباد، سیل، سرما و گرمای شدید، كـه تحـت تـاثیر مـستقیم عوامـل آب و هوایی قرار دارند و همچنین، تهاجم آفات، آتش سوزی ، رها شدن مواد سـمی و خطرآفـرین در محـیطزیـست، كـه تحـت تـاثیرغیرمستقیم عوامل آب و هوایی هستند.

سیل

رخداد سیل، از دیدگاه زمین شناسان، یك رویداد طبیعی و قابل انتظار است، با این وجود، مردمی كه جاری شدن سـیل را تجربـه كردهاند، اغلب از وقوع چنین حادثهای و شدت عملكرد آب، دچار تعجب میشوند. پدیدهی جاری شدن سیل، از عـادیتـرین بلایـای طبیعی است كه با خسارتها و صدمات زیادی همراه میشود. آمار، نشان میدهد كه در دهه های آخر قرن بیستم، بیشتر از صد هزار بار، سیل در جهان جاری شده است كه با خسارتهای جانی و اقتصادی بسیاری همراه بوده است.

سیلابها علاوه بر خسارتها، دارای منافعی نیز هستند. سیلابها یكی از مهمترین نیازهای اكوسیستم اكثر رودخانه ها را برآورده میكنند و به نگهداری و ایجاد شرایط مناسب، به منظور زیست در مناطق مرطوب كمك میكنند. از دیگر ویژگیهای مهم سیلابها، گذاردن مواد غذایی مختلف و متنوع در اختیار خاك از راه رسوبگذاری لایه های سیلت است.

علل وقوع سیل

به طور كلی، علل بروز سیلاب را به دو گروه میتوان تقسیم كرد:

1 .علل فیزیكی

2 .فعالیت های انسانی

وقوع سیل، بستگی به رابطه بین بارندگی و رواناب دارد و توسعه شهری نیز، موجب تغییراتی در این رابطه میشود. مطالعات، نشان دادهاند، در منطقه شهری، ایجاد روانابها در اثر بارندگیهای ناگهانی، بسیار بیشتر از زمان قبل از توسعه و شهرسازی است.

سیلابهای كوتاه مدت و ناگهانی، اغلب در جاهایی رخ میدهند كه پلهایی در عرض رودخانـههـا و نهرهـای كوچـك سـاخته شده اند و در آنها واریزههایی وجود دارند كه موجب ایجاد موجی از آب و حركت آب ، همراه با قطعات واریـزه مـیشـوند. در منـاطق شهری، عوارضی نیز وجود دارند كه از توسعه و جاری شدن سیل، به طور موثری جلوگیری میكنند.

گیاهان، ممكن است از راههای مختلف، موجب كاهش بلایای حاصل از سیلاب شوند. ریشه گیاهان، باعث افزایش تخلخل در خاك، افزایش میزان ورود آب به داخل خاك و نیز ، كاهش میزان جاری شدن رواناب و آبهایی سطحی میشوند. گیاهان، قـادر بـه جذب آب نیز میباشند.

به طور كلی، عواملی همچون: استفاده مناسب از زمینهای واقع شده در روی پهنه های سیلابی، شدت و فصل وقوع، میزان بالا آمدن آب و مدت تداوم آن، پیشبینی، آگاهی، وجود سیستمهای اضطراری هشدار دهنده، نوع خاك، وجود درختـان، اكـسیژن و دمـا،آسیبهای مكانیكی، مواد شیمیایی، حشرات و بیماریها میتوانند بر میزان صدمات و خسارتهایی ناشی از سیل تاثیرگذار باشـند. ازنظر زیست محیطی، بهترین راه حل به منظور كاهش آسیبها و خـسارتهـای حاصـل از سـیلاب در منطقـه شـهری، تـدوین قـوانین پهنه های سیلابی است.

• تاثیر برخاك- نكاتی كه در زیر در ارتباط با خاك ارایه شده، در شناخت اثرات سیل بر درختان، حایز اهمیت است.

• تهویهی خاك- سیل، باعث كاهش تهویه خاك میشود و در نتیجه، اختلال در سیستم جذب گیاهان را به دنبال خواهد داشت.

pH - سیل، باعث افزایش pH خاكهای اسیدی و كاهش pH خاكهای قلیایی میشود.

• ماده آلی- میزان تجزیهی مواد آلی در خاكهای سیل زده، نصف خاكهایی است كه دچار سیل نشدهاند. محصول نهایی و اصلی عدم تجزیه ماده آلی در خاكهای سیلزده، دیاكسیدكربن، متان و مواد هوموسی اسـت. بـهعـلاوه، تـراكم اتـانول و سـولفید هیدروژن در خاك های غرقاب بالادست، باعث تخریب سیستم ریشه میشود.

• رسوبگذاری- باقیماندهی سیلت یا شن، به عمق7 سانتیمتر، روی ریشه درختان را میپوشاند و با محدود كردن رونـد تـامین اكسیژن، باعث خفگی آنها میشود. مقاومت گونه های مختلف، در برابر رسوبگذاری، متفاوت است.

• فرسایش- جریانها و امواج شدید یا ذرات معلق، ممكن است باعث شسته شدن خاك پای درخت و نمایان شدن ریشه های آن شوند. این ریشه های عریان، نه تنها درخت را دچار تنش میكنند، بلكه باعث افزایش آسیب پذیری درخت در برابـر وزش بـاد نیـزمیشوند.

• درختان– خصوصیات مختلف یك درخت، بر مقاومت آن در برابر سیل تاثیر میگذارد. از مهمترین این خصوصیات، میتـوان بـه: ارتفاع، قدرت و ضعف تاج، سن درخت، نیرو و انرژی درخت اشاره كرد.

• آسیبهای مكانیكی- یكی از جنبه های تخریبی سیل كه اغلب بیش از حد مورد توجه قرار میگیرد، آسیبهای مكانیكی ناشی ازفعالیت موج، جریان و رسوبات شناور است. فعالیت موج یا جریان آب، بهخصوص باعث تخریب نهالهای جوان درختان میشود. رسوبات شناور، هم به درختان كوچك و هم به درختان بزرگ، آسیب میرسانند.

• مواد شیمیایی- سیلاب، ممكن است مواد شیمیایی مختلفی را با خود حمل كند كه به صورت هرزآب ، از مزارع كشاورزی و سـایر مناطق جریان یافته اند، یا از مواد جاری در فاضلاب هایی هستند كه بر اثر عدم تصفیه در دستگاههای تصفیه آب آزاد شدهاند.

• فصل- سیلهایی كه در طول فصل رشد گیاهان رخ میدهند، بیش از سیلهایی كه در زمان خواب گیاهان اتفاق مـیافتنـد، بـه گیاهان چوبی آسیب میرسانند.

علایم تنش

درختانی كه تحت تنش سیل قرار دارند، نشانههای مختلفی دارند. این نشانه هـا عبارتنـد از: كلـروز (زردی) بـرگ، ریـزش بـرگ، كاهش اندازه برگ، كاهش رشد جوانه و سبزینگی، بیماریهای خاص از بین برندهی طوقه و ریـشه و مـرگ سرشـاخه هـای تـاج.

معمولاً درختانی كه تحت تنش هستند، در سالهای پس از تنش، بذر زیادی تولید میكنند.

محوطه سازی و طراحی فضای سبز

 

مدیریت درختان سیل زده

بهترین روش مدیریت (كنترل) درختان سیلزده، افزایش نیرو و انرژی درختان با حفظ و نگهـداری درخـت در برابـر تـنشهـای بیشتر است. نیرو و انرژی درخت را میتوان با دادن كمی كود ازته، تهویه خاك، مالچ و آبیاری در شرایطی كـه خـاك بـه شـدت خشك است، افزایش داد.

سیل سبب میشود كه برخی درختان دچار تنش شوند، به لحاظ فیزیكی تخریب شوند و یا مورد حمله ی حشرات و بیماریها قرار بگیرند. این عوامل، باعث كاهش استحكام ساختاری درخت و افزایش احتمال سقوط آن ها در برابر تندبادها و نقصان ساختاری آنهـا خواهد شد. درختان معیوبی كه در محیطهای پررفت و آمد، نظیر: مناظر شهری، پاركها و سایر مناطق تفریحی قرار دارند، خطرنـاك قلمداد میشوند و ایمنی افراد و اموال پیرامون خود را به مخاطره میاندازند.

از مقاومترین گونه ها به سیل و سیلزدگی، میتوان: افرا، زبانگنجشك، داغداغان، توسكا و... و از گونه های حـساس بـه سـیل، میتوان گردوی سیاه، كاج قرمز و سفید و بلوط قرمز و سفید را نام برد.

خشكسالی

خشكسالی، به ویژه خشكسالیهای شدید، ویران كننده و فاجعه آفرین هستند و بر بسیاری از فعالیتهای كـشاورزی، اقتـصادی، اجتماعی و زیست محیطی، تاثیرات مخرب برجا میگذارند. وقوع این پدیده در مناطقی كه از نظر اقلیمی خشك هستند، مصیبت بـارتر است. در این مناطق كه به طور طبیعی دارای محدودیت منابع آب هستند، بروز خشكسالی، اثرات منفی بیشتری در پی دارد. فراوانـی

وقوع و گسترهی تحت تاثیر خشكسالی، نسبت به دیگر بلایای طبیعی بیشتر و خسارتهای ناشی از آن نیز، وسیعتـر اسـت. البتـه هرچه شدت و گستردهی خشكسالیها بیشتر باشد، اثرات آن، عمیقتر است و موجب ایجاد بحران در منطقه میشود.

خشكسالی، دارای سه ویژگی: شدت، مدت و وسعت است. برای اعمال هر نوع نظام مدیریت كشاورزی، شناخت این مشخـصات به وسیله ی نمایه های معتبر، ضروری است. و تصمیم گیری برای توسعه منطقه نیز، باید متناسب با پتانـسیل منـابع موجـود و شـناخت شرایط عادی آنها باشد.

1 .دیدگاه هواشناسی- هواشناسان، خشكسالی را بارش كمتر از حد معمول، كه منجر به تغییر الگوی آب و هوایی مـی شـود، تعریف كردهاند. بنابراین، خشكسالی از نظر هواشناسی، به حالتی از خشكی ناشی از كمبود بارندگی اطلاق میشود.

2 .دیدگاه اقلیم شناسی- از دیدگاه اقلیم شناسان، خشكسالی، یك پدیدهی طبیعی است كه در اثـر تغییـرات الگوهـای آب وهوایی ناشی از كاهش نزولات جوی كمتر از حد معمول، خودبه خود به وجود مـی آیـد و ادامـه آن، موجـب عـدم تعـادل اكولوژیكی و هیدرولوژیكی میشود.

3 .دیدگاه كشاورزی- از دیدگاه كشاورزی، زمانی كه رطوبت خاك، از نیاز واقعی محصول كمتر باشد و منجـر بـه خـسارت درمحصول شود، خشكسالی روی داده است. چون در محاسبهی نیاز آبی گیاهان، مشخص شده كه نیاز آبـی آنهـا بـا هـم متفاوت است، بنابراین، مفهوم خشكسالی از دیدگاه كشاورزی، برای محصولات مختلف، یكسان نیست.

4 .دیدگاه اجتماعی و اقتصادی- از دیدگاه اجتماعی و اقتصادی، زمانی خشكسالی روی میدهد كه كمبود آب برای نیازهـای بشر، موجب نابه هنجاریهای اجتماعی و اقتصادی شود.

عوامل پیدایش خشکسالی

به طور كلی، میتوان علل زیر را مهمترین عوامل وقوع خشكسالی دانست:

استقرار سلولهای پرفشار گرمسیری با دامنهی نوسان بین عرضهای 20 و40 ،خشكی آب و هوا، عدم صعود و جابه جایی شـدید هوا، جریانهای دریایی سرد و بالا راندگی آبها، وزش بادهای گرم و سوزان، موانع كوهستانی و استقرار سلولهای كم فشار حرارتی.

همچنین، وقوع پدیدهی فرسایش آبی و بادی در بیابانها و از دسـت رفـتن خـاكهـای سـطح الارضـی حاصـلخیـز، تبعـات منفـی خشكسالی را تشدید میكنند.

از مهمترین شاخصهای خشكسالی، میتوان به شاخصهای شدت خشكسـالی پـالمر، درصـدی از نرمـال، بـارش اسـتاندارد،رطوبت محصول، رطوبت خاك و بارش موثر، اشاره كرد كه تفاوت آنها در مقیاس زمانی و فاكتورهای اندازهگیری، مانند: دما، بارش،رطوبت، تبخیر و تعرق است.

از مهمترین اثرات خشكسالی در محیطزیست، میتوان به موارد زیر اشاره كرد: نابودی گونه های مقاوم و مفید بومی و جایگزینی گونه های مهاجم و مزاحم، از بین رفتن گیاهان تثبیت كننده ی خاك، بروز آفات گیاهی، كاهش مقاومـت خـاك در برابـر فرسـایش و تغییر كیفیت فیزیكی و شیمیایی، كاهش یا از بین رفتن هوموس خاك، تخریب ساختمان خـاك، كـاهش فعالیـت موجـودات زنـده ی

خاك، نقصان نقل و انتقال مواد غذایی در خاك، ترك خوردگی و سله بندی خاكهای رسی در اثر افزایش شـدت تـابش خورشـید بـه خاك، تشدید فرسایش بادی و آبی، تشدید آتش سوزی جنگلها، افزایش حساسیت مناطق خشك در مقابل عوامل نامـساعد، تـسریع

بحران كویرزایی، افزایش غلظت املاح موجود در خاك، افزایش غلظت آلـودگی آب دریاچـه هـا و منـابع آب زیرزمینـی، افـت سـطح بهداشت جامعه در اثر كاهش ذخایر آبی و تخریب ساختمانها در مناطق مسكونی در اثر افت آبهای زیرزمینی.

برنامه ریزی و مدیریت خشکسالی

بدون تردید، بروز پدیدهی خشكسالی، اجتناب ناپذیر است و نمیتوان از وقوع آن جلوگیری كرد. این پدیده، نظیر سـایر بلایـای

طبیعی، هر ساله خسارتهای سنگینی بر بسیاری از كشورها وارد میكند و تنها با اجرای یك برنامه جامع و به كارگیری روشهـای صحیح مدیریتی، میتوان بسیاری از این خسارتها را كاهش داد.

نوع مدیریت برای مقابله و كاهش بلایای طبیعی، مانند: خشكسالی، تحت عناوین مدیریت بحـران و مـدیریت ریـسك ، اعمـال میشود. اغلب كشورهای در حال توسعه، از مدیریت بحران، برای كنترل خشكسالی استفاده میكنند. از اینرو، به طور معمول، پس از وقوع یك دوره خشكسالی و بروز خسارتهای سنگین در یك كشور، كمیته های مدیریت بحران تشكیل میشوند.

در مدیریت بحران، اغلب تدابیر و اندیشه ها، واكنشی و انفعالی هستند. این تدابیر، در زمان اوج شـدت خـشكسـالی، بـه صـورت شتابزده و سریع اتخاذ میشوند و به اجرا در می آیند و در روند پیادهسازی آنها، كمتر به كاهش اثرات خشكسالی توجه میشود. در این نوع مدیریت، پرداخت خسارت و كمكرسانی بلاعوض به خسارت دیدگان، مقدم بر كلیه ی فعالیتها است. برخـی تـدابیر، پس از پایان خشكسالی و در قالب كمكهای اضطراری، صورت میپذیرند. ویژگی مهم مدیریت بحران، عدم هر گونه اقدام قبـل از وقوع خشكسالی است و همه فعالیتها پس از آن صورت میگیرند. اما در « مدیریت ریسك»، به عكس مدیریت بحران، اقدامات گستردهای قبل از وقوع خشكسالی انجام میشود و در واقع، میزان غافلگیری ناشی از وقوع بحران، به حداقل میرسد.

در مدیریت ریسك، تدابیر و تمهیدات، فعال و پویا هستند و تاكید بیشتر، بر ایجاد آمادگی و كاهش ریسك خـشكسـالی اسـت.

كاهش ریسك، شامل: برنامه ها، سیاستها و فعالیتهای كوتاه یا بلندمدتی است كه در هنگام خشكسالی به اجرا در می آیند، تـا از میزان خطر خشكسالی برروند زندگی، سرمایه ها، استعدادها و ظرفیتهای تولیدی انسان بكاهد. ایجـاد آمـادگی نیـز، در برگیرنـده فعالیتهایی است كه قبل از وقوع خشكسالی به اجرا در میآید، تا سطح آمادگی و توانمندی عملیاتی و سازمانی نهادهای مسوول را برای ایجاد واكنش و مقابله با خشكسالی، افزایش و بهبود بخشد. مدیریت ریسك خشكسالی، دارای سه مولفهی اصلی: پایش و هشدار به موقع، ارزیابی خطر و تاثیرات و كاهش خطر و واكـنش مناسب است.

مدیریت ریسك خشكسالی در فضای سبز

انتخاب گیاهان چوبی، برای یك محوطه كم آب یا خشكی گریز، مستلزم توجه خاص است. گیاهـان چـوبی، نظیـر: درختـان و درختچه ها به منزله تشكیل دهنده بخش اصلی مناظر شهری و نوعی سرمایهگذاری طولانی مدت محسوب میشـوند. عـلاوه بـر جنبه زیباشناختی و كاركرد گیاهان، عوامل خاك، الگوی زهكشی؛ موقعیت از نظر گرما و باد و چگونگی آبیاری نیـز، حـایز اهمیـت هستند. آبیاری سطحی مداوم، باعث افزایش تولید ریشه های سطحی میشود و خشكیگریزی را با شكست روبرو میكند. در مناظر شهری مناطق خشك و نیمهخشك، باید از گیاهانی استفاده كرد كـه بـیش از سـایر گیاهـان كاشـته شـده و در منـاظر شهری، با آب و هوای خشك، سازگاری داشته باشند. گریز از خشكی، فرصتی برای انتخاب گیاهانی به وجود میآورد كـه بـا شـرایط بومی سازگارتر و قادر به رشد و شكوفایی اند؛ در شرایطی كه سایر گیاهان مناظر شهری، چنین نیستند. ما از مناظری كه بازتاب محیط اطراف باشند، بیشتر لذت میبریم، تا مناظری با ساختار غیربومی؛ كه اغلب استقرار و نگهداری آنها، مـستلزم تـلاش بـسیار اسـت. تنوع رنگ، بافت و تراكم برگها و نیز، نوع كاشت گیاهان خشكیزی، بسیار گسترده است. برخی مانند: گیاه مورد، برگهای كوچكی دارند كه بافت ظریفی را به وجود میآورند. برخی دیگر، نظیر: مریم گلی، برگهای خاكستری یا نقرهای دارند. برخی دیگر، مثل: یوكا، تیغه ها یا خارهایی دارند كه ظاهری خشك به آنها میدهد. برخی، مانند: اسطوخدوس، برگهای معطـر دارنـد. بـرای مثـال، كـاج و سروهای خمره ای، با آبیاری كم، یك محل كاشت عالی به وجود میآورند. درختهای نوئل، در محلهایی كه زیاد آبیاری میشوند یـا مناطق پست و مرطوب، بهترین گزینه اند. گیاهان خشكی زی، برای كاشت انبوه در كنارههای شیبدار، به ویژه منـاطق گـرم غـرب و جنوب نیز، بسیار مناسب هستند.

داغداغان، لیلكی با بلوط خاردار، برای كاشت در منازل، بهتر از افرای نقرهای، غان، سپیدار یا صنوبر شرقی هستند. بهترین محـل برای كاشت درختان و درختچه ها بسترها یا آیلندهایی جدا از چمن است، مگر آن كه چمن نیز، از نوع كم آب باشد یا درآن، از گیاهان پوششی مقاوم به خشكی استفاده شده باشد. باید قبل از كاشت، به نوع خاك، زهكشی و موقعیت محل كاشت، توجه كامل شـود. هـر یك از این عوامل، اثرات بلند مدتی در روند مقاومت گیاهان نسبت به خشكسالی خواهند داشت.

با توجه به شرایط اقلیمی و نیازهای اكولوژیكی گیاهان و مراجعه به مراكز آگاه و با دسترسی به منابع گیاهان منطبـق بـا شـرایط شناسایی، میتوان در سطح وسیع و با طرح مشخص، از گیاهان با ریسك بسیار پایین استفاده كرد و به منظور ایجـاد تنـوع، از دیگـر گیاهان، به صورت آزمایشی بهره برد و تحت یك نظارت كاملاً علمی، نسبت به تعیین میزان استقرار آنها در سـالهـای متمـادی و برخورداری از منبع قوی گیاهان در دسترس بعد از حداقل یك دورهی 5 ساله اقدام نمود.

در برخی محلها گیاهان پوششی، نسبت به باریك برگان چمنی، گزینهی بهتری محسوب میشوند؛ زیرا تنوع بافت و رنگ آنها گسترده است، به كاهش فرسایش خاك كمك میكنند و واسطهی خوبی میان چمنكاری و گلها و درختچه ها بـه شـمار مـی آینـد.

گیاهان پوششی، بر زیبایی فواصل بین درختچه ها میافزایند و مناطقی كه در گذشته با گراول زینتی پوشانده شده انـد را از یكنـواختی خارج میكنند.

طوفان و باد

طراحی فضاهای شهری جهت ایجاد جنگلهای شهری مقاوم در برابر باد

محققانی كه از محلهای طوفانزده دیدن كردهاند، دریافتند كه با طراحی و مدیریت مناسـب، مـیتـوان از شكـستن بـسیاری از درختان جلوگیری كرد: بسیاری از درختانی كه اندازه آنها در طول رشد بزرگ میشود، نزدیك به جداول، پیاده روها، فونداسیونهـا و سنگفرش خیابانها كاشته شده بودند. ریشه های درختان بالغ تغییر جهت داده، پوسیده شده و یا در نزدیكی تنه ، بریده شده بودنـد. این شرایط سبب، موجب سقوط درختان، در اثر وزش بادهای شدید بود.

سیستم ریشه قوی، عامل بسیار مهمی است كه به درخت كمك می كند تا تندبادها را در مناظر شهری، جایی كـه اغلـب فـضا برای ریشه محدود است، تحمل كنند. تحقیقات نشان میدهند كه هرچه فضای ریشه درختان بیشتر باشد، احتمال سقوط آنها كمتراست. سیستمهای ریشهای كه بدون تغییر جهت، به واسطه برخورد با جداول، پیاده روها، آسفالت و سایر سـاختارهای خـاكی شـهری،

رشد میكنند، این شانس را دارند كه یك پایه محافظ قوی برای درخت به وجود آورند. ریشه های اصـلی نزدیـك تنـه، بایـد صـاف باشند. چنانچه این ریشه ها در نتیجه ساخت و ساز، تغییر جهت داده یا كنده شوند، آنگاه خطر از بین رفتن آنها بـه میـزان قابـل توجه ای افزایش مییابد. درختانی كه به صورت گروهی رشد میكنند، نسبت به درختانی كه بـه صـورت جداگانـه مـیروینـد، شـانس بیشتری برای بقا دارند. گروههای درختان، همچنین، باعث انحراف جهت باد میشوند؛ از اینرو، بـیش از درختـانی كـه بـه صـورت جداگانه كاشته شدهاند، از ساختمانهای مجاور محافظت میكنند.

طراحی خوب، یعنی- طراحی فضای خاك زیرزمینی برای محافظت از درختان و انتخاب درخت مناسب . البته، بـسیاری از منـاظر شهری، از قبل ایجاد شدهاند. بنابراین، نخست، باید راهكارهای طراحی برای شرایط موجود در جایی كه درختـان در تقابـل بـا منـاظر شهری قرار دارند، ارایه داد.

جابه جایی و باز كاشت درختان نیز، هزینهی دیگری در بردارد و با وجود این نیز، هم هدف طراحی برآورد نمیشود. در این حالـت، درختان، آن چنان رشد میكنند كه با روسازی پیاده رو تداخل پیدا میكننـد. اغلـب، در زمـان تعمیـر روسـازی پیـاده رو، ریشه های نگهدارندهی درخت، كنده میشوند. بسیاری از مدیران فضای سبز شهری، به تجربه دریافتهاند كه كندن و بریدن ریشه ها كار درستی نیست، چرا كه باعث بیثباتی و سستی درخت خواهد شد.

درختانی كه ریشه های آنها بریده شده است، سقوط كرده، باعث تخریب منازل و وسایط نقلیه و حتی مرگ افراد شده انـد. بـرش یا تخریب سیستم ریشه، كه درخت را نگه میدارد، راه حل مقاوم كردن درختان در برابر باد نیست. درختانی كه ریشه های نگهدارنـده اصلی خود را از دست دادهاند، خطرناك محسوب میشوند.

زمانی كه هرس ریشه ضرورت مییابد، راهكار كلی آن است كه، ریشه ها در فضایی به وسعت 5 برابر قطر ریشه حفظ شوند. برای مثال، اگر قطر تنه یك متر است، ریشه هایی كه در 5 متری تنه قرار دارند، نباید هرس شوند. البته، این كار به منزله تضمینی بـرای استوار ماندن درخت نیست؛ اما بهتر از آن است كه ریشه ها در نزدیكی تنه بریده شوند.

علاوه بر محافظت از فضای ریشه، نكته كلیدی دیگر در طراحی محوطه های مقاوم در برابر بـاد، كاشـت درختـان بـه صـورت گروهی است. هدف، ایجاد یك جنگل شهری سالم با تركیبی از درختان جوان و بالغ است كه از جمله مزایای آن، پوشش تاج درختان و محافظت در برابر بادهای شدید است.

هنگامی كه فضای خاك محدود است یا خاك، كم عمق ( كمتر از 90-60 سانتیمتر)، سنگی یا نامرغوب اسـت، بایـد نـسبت بـه كاشت درختان بالغ كوچك اقدام كرد (درختانی كه در ارتفاع كمتر از 10 متر بالغ میشوند). تنوع درختان كوچكی كه در حـال حاضـر در مناطق كشت شهری كاشته میشوند، بسیار زیاد است؛ اما برخی از آنها در اندازههای بزرگ، موجود نیستند. اگر چه آنها كوتاهتـر از درختان بالغ بزرگ هستند، اما ولی درختان كوچك نیز، از نظر سایه دهی مفیدند. به جای كاشت یك درخت بزرگ در یـك فـضای محدود، كه در صورت سقوط در زمان طوفان، خسارت بسیار بهبار میآورد، بهتر اسـت درختـان كوچـكتـری را كـه در زمـان وقـوع طوفان، مقاومت بیشتری دارند، كاشته شوند.

از مقاومترین گونه ها نسبت به باد و طوفان، میتوان گونه های: Magnolia, virginiana Quercus, distichm Taxodium

glabra, grandiflora و spp Podocarpus و از حساسترین گونه ها نسبت به باد و طوفان، مـیتـوان گونه های: Pinus glabra و silicicola, Ulmujs parvifolia, Quercus laurifolia, Carya illinoensis و Juniperus. را نام برد.

آتش و آتش سوزی

واكنش درختان و درختچه ها آتش سوزی  در مقابل، در میان گونه های مختلف، متفاوت است و به پارامترهای انـدازه گیـری شـده، بستگی دارد. مثلاً، شدت و وسعت آتش سوزی  (مقدار مادهی آلی مصرف شده)، مدت آتش سوزی ، گرم شدن خاك، فصل آتش سوزی  و فاصله زمانی با آخرین آتش سوزی، در آتش سوزی های مختلف، تاثیرگذار هستند. این تنوع، باعث تفاوت در واكـنش افـراد و كـل جامعه میشود. به علاوه، عوامل آب و هوایی و فیزیكی (مثل: شرایط سوخت، آب و هوا، شیب زمین و جهت) و نیز، عوامل بیولوژیكی (مورفولوژی و فیزیولوژی گیاهی) در ایجاد تاثیرات ثانویه آتش سوزی  بــر جوامع گیاهی، نقش دارند كه شامل: اثرات مستقیم، مانند:

توانایی گونه های مختلف به مقاومت در برابر گرمای آتش ( بسته به سن و فصل) و مكانیزم ترمیم آنها بعد از آتش سوزی  است.

علاوه بر پارامترهای آتش سوزی  و واكنش گونه های خاص، عوامل خارجی، نظیـر: آب و هـوای بعـد از آتـش سـوزی، اسـتفاده حیوانات بعد از آتش سوزی  از بقایای گیاهان و رقابت گیاهی، تعیین كننده چگونگی واكنش گونه های مختلف در برابر آتـش سـوزی است. اثرات معمول آتش سوزی  عبارتند از: مرگ گیاهی، افزایش گلدهی، تولید بذر و سایر اثرات محیطی.

اثرات آتش بر درختان و درختچه ها

شرایط فصلی (مانند: میزان رطوبت)، ویژگیهای محل (مانند: بارگیری مواد سوختی)، فاكتورهای جغرافیایی و آب و هوایی، نوع و

گونه گیاهی همگی نقش بهسزایی در تعیین شدت و وسعت آتش سوزی  دارند. این عوامل، در كنار مرفولوژی گیاهی، در میزان تاثیر آتش سوزی بر درختچه ها موثرند. همانند درختان، ضخامت پوسته با تغییر سن درختچه های جوانتر تغییر میكند. این درختچه ها بـه دلیل داشتن پوسته نازك، نسبت به درختچه های پیرتر، در برابر آتش، آسیب پذیرتر هـستند. از آنجـا كـه اكثـر درختچه ها دارای پوستهای نسبتاً نازكاند، بروز هر گونه سوختگی، باعث مرگ درختچه میشود.

اصولاً درختان و درختچه ها زمانی میمیرند كه چند بخش از گیاه تخریب شده باشد. برای مثال، اگر تخریب تاج، همراه با تخریب مقدار قابل توجه ای از كامبیوم ریشه باشد، احتمال مرگ، بیشتر از زمانی است كه تنها یكی از این اجزا تخریب شده باشد.

اثرات آتش سوزی  بر درختان، بستگی دارد به: سن درخت، زمان جوانه زنی، رشد و گسترش سریع، مقاومت برگ و پوسته در برابر آتش، نقاط رشد نابهجا و نهفته، مخروطهای دیررس، شرایط فصلی و به ویژه میزان رطوبت. به طور كلی، هرچه سن درخـت افـزایش مییابد، مقاومت آن در برابر آتش سوزی نیز، افزایش مییابد. البته، درختان خزان پذیر، در طول فصل رشد، آسیب پذیر و در دوران خواب، مقاومند. ویژگیهای مرفولوژیكی دیگری نیز، تعیـین كننده میزان آسیب پذیری درخت در برابر آتش سوزی  محسوب میشوند؛ مانند: اندازه و شكل تاج، ارتفاع درخـت، تـراكم شـاخه ای، نسبت مواد زنده تاج به مواد مرده، موقعیت پایه تاج با توجه به وجود مواد سوختی سطحی و اندازه كلی تاج.

محوطه سازی و طراحی فضای سبز

 

اثرات آتش سوزی  بر گیاهان علفی برگ باریك و پهن برگ

تشخیص چگونگی واكنش علفها به آتش سوزی ، دشوار است و معمولاً با زمـان مانـدگاری آتـش ارتبـاط دارد. كنـراد و پولتـون (1966 ،(برای تشخیص واكنش گیاهان، درجات تخریب زیر را پیشنهاد كردند:

1 .گیاه بدون سوختگی باقی مانده است؛ هر چند ممكن است برگها پژمرده شده باشند (دچار سوختگی سطحی شده باشند).

2 .گیاه تا حدودی دچار سوختگی شده، اما 5 سانتیمتر قاعده گیاه سالم است.

3 .گیاه به شدت سوخته، اما كمتر از 5 سانتیمتر قاعدهی گیاه سالم است.

4 .گیاه دچار سوختگی بسیار شدید شده، و كمتر از 5 سانتیمتر از قاعده گیاه باقی مانده است كه اغلـب، محـدود بـه حلقـه بیرونی میشود.

5 .گیاه كاملاً سوخته است و هیچ بخش سالمی در بالای ریشه وجود ندارد.

اثرات بر آتش سوزی خاك

همه آتش سوزی ها صرفنظر از این كه طبیعی باشند یا مصنوعی، باعث تغییر در چرخهی عناصر غذایی و زیستی و ویژگیهای فیزیكی، رطوبت و دمای خاك میشوند. عوامل بسیاری، از جمله: شدت آتش سوزی ، دما، تكرار آتش سوزی ، نوع خاك و رطوبت، نوع و میزان گیاه، توپوگرافی، فصل آتش سوزی  و شرایط آب و هوایی قبل و بعد از آتش سوزی، در تعیین میـزان و مـدت مانـدگاری ایـن خسارتهای وارده به درختان موثرند.

رویش مجدد گیاهان، بعد از آتش سوزی

به طور كلی، فرآیندهای فیزیولوژیك كنترل كننده رویش، بعد از آتش سوزی ، در كلیه گیاهان، شامل: درخت، درختچه، علوفـه و چمن، مشابه است. توانایی رویش (سبز شدن) گیاه بعد از آتش سوزی ، بستگی دارد به: موقعیت جوانه های خواب آن، توزیع سـطحی ساختارهای زایشی و عمق بخشهای زیرزمینی كه پاجوشهای جدید از آن گسترش مییابند. این ویژگیهای مورفولوژیك، با توجـه

به شدت آتش سوزی ، تعیین كننده نقاط رشدی (جوانه های زایشی یا سرآغازه جوانه ها) هستند كه قادرند پـس از آتش سوزی ، بـه حیات خود ادامه بدهند.

رویش مجدد، زمانی روی میدهد كه جوانه در محافظت پوسته، قاعدهی فـشرده بـرگ یـا خـاك باشـد . رویـش مجـدد، شـامل جوانه هایی میشود كه روی تودههای زیرزمینی بافتهای چوبی، مانند: ساقه های زیرزمینی لینگنینی، گرهها، ریشه های سطحی (مثل: و گل مروارید 2 ، بید، ساسكاتون) و نیز ریزومها (مثل: آقطی 1 توسكای قشلاقی) و درون بافـت ساقه ها 4 ،( استولونها (مثـل: سـنجد) در بالا یا پایین سطح زمین قرار گرفتهاند. 6 ، رابیت بروش، توس یا (غان 5) مثل: بیتربروش، افرای برگ درشت عواملی، نظیر: سن درخت نیز، تعیین كننده قابلیت جوانه زنی درخت است. برای مثال، كـاهش میـزان جوانه زنی كـه پـس از آتش سوزی  در رویشگاههای سپیدارهای مسن مشاهده میشود، نشان دهندهی آن است كه تخریب ریشه، به حـدی بـوده كـه مـانع جوانه زنی مجدد شده است. همچنین، بسته به نوع گونه، گیاهان جوانتری كه از دانه به وجود آمدهاند، تا وقتی كه بـه سـن خاصـی نرسیده باشند، قادر به جوانه زنی نیستند. زمان دقیق جوانیزنی مجدد، به شرایط فصلی و شدت آتش سوزی  بـستگی دارد. چنـانچـه، آتش سوزی  در اوایل فصل رشد صورت بگیرد و رطوبت خاك كافی باشد، ممكن است، گیاهان، خیلی زود، بعد از آتش سوزی  جوانـه بزنند. اگر آتش سوزی  پس از خواب رفتن گیاه اتفاق بیفتد، جوانه زنی تا بهار بعد، به تعویق میافتد.

Alder (Alnus glutinosa)

Vaccinium spp

Snowberry (Symphoricarpos spp)

Silverbery (Elaegnus commutate)

Big leaf maple (Acer macrophyllum)

Paper birch (Betula papirifera)

با توجه به فصل، افزایش دمای خاك و فراهم بودن عناصر غذایی در شرایط آتش سوزی ، ممكن است، باعث افزایش جوانـه زنـی شود. البته، این كه جوانه زنی واقعاً اتفاق میافتد یا نه، به در دسترس بودن عناصر غذایی و كربوهیدراتها در ساختارهای تولید مثلـی یا ریشه های مجاور، بستگی دارد. چنانچه، انرژی كافی برای تقویت رشد جدید وجود نداشته باشد، معمولاً رویش مجدد، تا زمانی كه گیاه از نظر فتوسنتز خودكفا نشده است، اتفاق نمیافتد. به طور كلی، گونه های مقاوم در برابر آتش، نظیر: دوگلاس و كـاج پاندروسـا و نیز، گونه هایی كه قادر به رویش مجدد (سپیدار، آقطی) یا گسترش سریع از دانه (سیاه كاج) بعد از آتش سوزی  هستند، از اجزای مهـم جامعه گیاهی محسوب میشوند. آتش، بر ویژگیهای فیزیكی و شیمیایی خاك، از جمله: فقدان یا كاهش ساختار و مادهی آلی خاك، كـاهش تخلخـل و افـزایشph  تاثیر میگذارد. این تغییرات، همچنین، منجر به تاثیرات غیرمستقیم بسیاری، از جمله: افزایش آبگریزی (پـسزدن آب)، كـاهش نفوذ آب در خاك و افزایش آبهای سطحی، افزایش فرسایش، به دلایل بروز تغییر شیمیایی در خاك میشوند.

pH -بخش اعظم خاكستر باقی مانده پس از آتش سوزی ، نمك است. چنانچه، امكان تبادل وجود داشته باشد، این نمـكهـا بـا جذب كاتیون نمك، به هنگام شسته شدن، به درون پروفیل خاك نفوذ میكنند و باعث افزایش pH خاك میشوند.

• آبگریزی- تغییر در مادهی آلی خاك ممكن است، باعث آبگریزی شود. این پدیده، در مرحلـه اشـتعال اتفـاق مـیافتـد و در خاكهای خشكی كه بافت درشتی دارند و در 204 -176 درجه سانتیگراد گرم میشوند، بیش از دیگر خاكها شایع است. البتـه، این تاثیرات، معمولاً كوتاه مدت و بعد از یكسال ناپدید میشوند. كاتیونهای قابل تبادل بـسیاری، از جملـه: P, Mg, K, Ca وMg  ،عمدتاً بعد از آتش سوزی ، افزایش مییابند. این امر، منجر به آزادسازی ناگهانی عناصری میشود كه در صورت عـدم وقـوع آتش سوزی ، به دلیل فرسایش كند لاشبرگهای گیاهی، به تدریج در دسترس گیاه قرار میگیرنـد. در حـالی كـه عناصـر غـذایی زیادی در طول آتش سوزی  و پس از آن، افزایش مییابند، بسیاری از مواد دیگر تبخیر میشوند و از اینرو، در طول آتش سوزی  از بین میروند. تبخیر كه وابسته به دماست، معمولاً بیشتر بر ازت تاثیر میگذارد و تاثیر آن بر گوگرد، فسفر و كربن، كمتر است.

• رطوبت خاك- آتش، ممكن است باعث افزایش یا كاهش رطوبت خاك شود. رطوبت خاك، زمانی كـاهش مـییابـد كـه دمـای خاك افزایش و ویسكوزیته آب، كاهش مییابد و در نتیجه، آب بیشتری به درون پروفیل خاك نشت میكند. بهعـلاوه، كـاهش سایه در كنار افزایش دمای خاك، منجر به افزایش تبخیر میشود كه بهنوبهی خود حركـت آب درون پروفیـل خـاك را محـدود میكند.

ایجاد فضای ایمن (در برابر آتش) در طراحی منظر

مردم، اغلب، در برابر فضای قابل دفاع (ایمن)، مقاومت میكنند، زیرا معتقدند، چشماندازی بیروح، غیر طبیعی و اسـتریل خواهـد داشت. به هنگام برنامه ریزی، طراحی و تجهیز منظر ضد آتش در محدودهی ایمن منزل خود، عوامل زیر را در نظر بگیرید:

1. طراحی منظر را براساس محدودهی مناطق ایمن توصیه شده انجام دهید. به عبارت دیگر، فاصله كاشت گیاهان نزدیك بـه منزل، باید بیشتر از گیاهان دورتر باشد و سرعت رشد آنها نیز كندتر باشد.

2. از كاشت گیاهان، به صورت تودههای بزرگ، خودداری كنید. در عوض، كاشت گیاهان در دسـته هـا یـا آیلنـدهای كوچـك ونامنظم را تجربه كنید.

3. برای شكستن انسجام و پیوستگی گیاهی و مواد قابل سوخت ، از سنگهای تزیینی، سنگریزه و مـسیرهای پلكـانی اسـتفاده كنید. این امر، باعث مشخص شدن رفتار آتش و كندشدن گسترش آن میشود.

4. گونه ها و انواع مختلف و متنوع گیاهان را، در طراحی منظر بكار ببرید. این امر، نه تنها چشمانداز دلپذیری به منظر خواهد داد؛ بلكه مانع بروز مشكلات ناشی از آفات و بیماریها در كل منظر نیز، خواهد شد.

 5. در صورت بروز خشكسالی و سهمیه بندی آب، حفظ گیاهان در اولویت است. مقداری آب اضافی ذخیره داشته باشید تا با آن، نزدیكترین گیاهان را آبیاری كنید.

6. برای حفظ رطوبت و كاهش رشد علفهای هرز، از مالچ آلی یا غیرآلـی اسـتفاده كنیـد . از پوسـتهی كـاج، لایـه هـای نـازك برگهای سوزنی كاج یا سایر مالچهایی كه آتش را به آسانی منتقل میكنند، استفاده نكنید.

نگرانی اصلی در مورد درختچه ها این است كه: آنها «سوخت نردبانی» اند؛ یعنی: میتوانند آتش سـطح را كـه بـه آسـانی قابـل كنترل است، به تاج درخت منتقل كنند. كنترل آتش سوزی  در تاج، دشوار و حتی غیرممكن است.

برای كاهش پتانسیل گسترش آتش درختچه ها بایستی گونه های فاقد رزین كه رشد آنها كم است، با فاصله زیـاد و نزدیـك ساختمان كاشته شوند. نبایستی از آنها به عنوان جدا كننده مخازن گاز، تودهی هیزم یا سـایر مـواد قابـل اشـتعال اسـتفاده شـود.

درختچه ها، باید به عنوان نمونه، به صورت جداگانه یا در ردیفهای جدا از هم، دور از درختان و در محـدودهی ایمـن كاشـته شـوند. همچنین، درختان نیز، سوخت زیادی برای آتش فراهم میكننـد و گرمـای شـدید آنهـا در حـال سـوختن، باعـث احتـراق درختـان، درختچه ها و ساختمانهای اطراف میشود.

ارتفاع و اختلاف دمای شدید در مناطق مختلف، انتخاب درختان را محدود میكند. معمولاً بهترین نمونه ها همانهایی هستند كـه قبلاً در نزدیكی محل روییدهاند. سایر نمونهها باید با دقت بسیار و از روی درایت انتخاب شوند. چنانچه، رطوبت محل، كافی باشد، درختان خزان پذیری، نظیر: سپیدار یا صنوبر شرقی باریك برگ، مناسب هستند. این گونه ها، حتی زمانی كه بهصورت انبوه كاشته شوند، معمولاً خوب نمیسوزند. بزرگترین مشكل این درختان، تجمع برگهای مـرده در پـاییز است. در صورت امكان، بلافاصله پس از افتادن برگها، آنها را از نزدیك ساختمان جمع آوری كنند. بهتر است، بین آنهـا فاصـله زیادی در نظر گرفته شود، تا امكان رشد آنها فراهم شود. فضاگذاری در محدودهی ایمن باید، به گونه ای باشد كه حـداقل سـه متـر بین لبه های تاج درختان، فاصله باشد. این فاصله، در زمینهای شیبدار، باید حتی بیشتر از این باشد. درختان كوچكتر را با فاصـله 6 تا 7 متر بكارید، تا امكان رشد آنها فراهم باشد.

سرمازدگی و سرما

پدیدهی سرمازدگی و یخبندان و خسارتهای ناشی از آن، نه فقط در كشور ما، بلكه در اكثر كشورهای جهان وجود دارد و غالباً با پیشبینی به موقع و دقیق زمان وقوع آن، میتوان با به كارگیری شیوههای مقابله با این پدیده جوی، خسارات آن را به حداقل میـزان ممكن رساند.

از نظر فنی، رویداد تشكیل كریستالهای نازك یخ، روی سطوحی كه درجه حرارت آنها زیرصفر و درجه حرارت لایه هوای بالای این سطوح، به نقطه شبنم ( یخبندان) رسیده باشد، « یخبندان» مینامند. ولی در هواشناسی كشاورزی، یخبندان به رویـدادی گفته میشود كه درجات پایین حرارت، سبب خسارت به بافتهای گیاهی شده و موجب ضایع شدن كـم و بـیش انـدامهـای گیـاهی میشود.

انواع سرما و یخبندان

یخبندانها به دو نوع عمده تقسیم میشوند: یخبندان تشعشعی و یخبندان انتقالی یا جابه جایی.

یخبندان انتقالی- یخبندان انتقالی، عبارت است از: عبور یك جبهه هوای سرد از بالای یك منطقه بـا درجه حـرارت بـسیار پایین یا زیر درجه حرارت بحرانی كه برای محصول خاصی در آن منطقه وجود دارد.

یخبندان تشعشعی- در این نوع یخبندان، سطح خاك و گیاه در اثر تشعشع خالص منفی، سردتر از هوا میشـود. هـوا نیـز، در اثـر برخورد با این سطح، سردتر و در نتیجه، با از دست دادن حرارت، به سطوح سرد و متراكم تبدیل میشود. در این حالت، هـوای سـرد، در سطح زمین باقی میماند و تحت شرایط پایدار، ایجاد یخبندان تشعشعی میكند.

به طور كلی، گیاهان به دو طریق زیر، از یخبندان آسیب می بینند:

1 .درون سلولی

2 .برون سلولی

1 .یخبندان درون سلولی- خیلی سریع صورت میپذیرد و منجر به تشكیل كریستالهای یخ در داخل سلولها میشود.

2 .یخبندان برون سلولی- از آن جا كه در طبیعت، اختلاف درجه حرارت، بین سلول گیاهی و هـوا، بـیش از چنـد درجـه نیـست ، بنابراین، یخبندان، همیشه در فضاهای بین سلولی به وقوع میپیوندد و معمولاً رطوبت بین سلولی را منجمد میكند.

علل خسارت یخبندان

طبق آخرین تئوریهای ارایه شده، علل خسارت یخبندان، به شرح زیر است:

1 .بیرون ریختن آب از سلولها به داخل فضای بین سلولی و در نتیجه، از دست دادن قابلیت ارتجاعی پروتوپلاسم، كـه موجـب شكنندگی آنها میشود.

2 .حجیم شدن كریستال یخ، به پروتوپلاسمی كه قابلیت ارتجاعیاش را از دست داده است، خسارت میزند، به طوری كه بعـد از آب شدن یخها، پروتوپلاسم نمیتواند همراه جدار سلولی، منبسط شود و به اندازه شكل اولیه خود در آید. بارزترین علامت یخزدگی قابل مشاهدهی گیاه، در صبح زود، بعد از یخبندان، به شرح زیر است:

برگهای خسارت دیده، رنگی سبز تیره و ظاهری «خیس خورده» دارند؛ مانند آن است كه آنها را در روغن جوشـان فـرو بـرده باشند. در طی روز بعد، برگها به تدریج شروع به ریزش میكنند و در بعضی از گونه ها، برگها پیچ خوردگی پیدا میكنند. این وضعیت، در شاخه های جوان نیز مشاهده میشود. در پارهای از مواقع، ممكن است كه شاخ و برگ سرمازده، چند روز تا یك هفتـه، روی گیـاه باقی بمانند و سپس، بهتدریج زرد و خشك شوند و بریزند.

اگر خسارت، شدید نباشد یا تمام سطح برگ را فرا نگرفته باشد، برگ روی درخت، باقی میماند و خسارت جبران میشود.

یكی دیگر از صدماتی كه با خسارت یخبندان، همراه است: «آفتاب سوختگی» است. این آفتاب سوختگی، خاص تنه اسـت اغلـب در قسمت جنوبی غربی درختان دیده میشود. حتیالامكان، پوشاندن این قسمت از تنه درختان، به هر روش ممكن، مـیتوانـد بـه كاهش اثرات سرمازدگی كمك كند.

پیش بینی یخبندان و سرما

مراجعه به سایتهای معتبر هواشناسی و استفاده از پیش بینیها برای آماده شدن مقابل خطرات احتمالی، امـری ضـروری بـرای كارشناسان كشاورزی است. با توجه به حجم زیاد مطالب در این دستورالعمل، از توضیح بیش در این زمینه، خودداری شده است.

حفاظت گیاهان از سرمازدگی، عمدتاً به دو بخش عمده تقسیم میشود:

1 .روشهای حفاظت فعال.

2 .روشهای حفاظت غیرفعال.

روشهای فعال حفاظت- این روشها، حفاظت به وسیله بخاری، حفاظت به وسیله ماشینهای مولد باد، حفاظت به وسیله غرق آب كردن و حفاظت به وسیله آبیاری بارانی را شامل میشوند.

روشهای غیرفعال حفاظت– این روشها شامل: انتخاب اراضی مناسب كشت، خاكهای مناسب، ارقام مناسب و انجام عملیـات

بهزراعی ( تغذیه، عملیات خاكی، بادشكن و تقویت سلامتی گیاه) هستند.

عملیات حفاظتی بعد از وقوع یخبندان

بعد از وقوع یخبندان، اگر تمهیداتی در جهت جلوگیری یا كاهش خسارت آن ، اندیشیده نشود، ضرر و زیان حاصـل از وقـوع ایـن پدیده به محصولات كشاورزی، بهویژه از نوع حساس آن، حتمی و غیر قابل اجتناب است، ولی بـا اقـداماتی، مـیتـوان بعـد از وقـوع یخبندان و تا حد زیادی، گیاهان را از تحمل خسارت بیشتر و عواقب آن، محافظت كرد. جمع آوری بافتهای خشك شده و یخزده گیاهان، بلافاصله بعد از ایجاد خسارت یخبندان، ضدعفونی محل بریدگیهـا و زخـم درختـان بـا اسـ تفاده از خمیرهـای قـارچكـش، خودداری از مصرف بیرویهی كودهای ازته، از اقداماتی است كه میتوانند بعد از وقوع سرما و یخبندان، موثر واقع شوند. به طوركلی، روشهای غیرفعال(Passive ) یا درازمدت، در كشور ما به سادگی قابل انجام است. ایـن روشهـا كـه قبـل از وقـوع یخبندان در مناطق مختلف صورت میپذیرد، میتوانند در كاهش خسارتهای ناشی از این پدیدهی مخرب و زیان آور، بسیار موثر واقع شوند.

در روشهای كوتاه مدت یا فعال (Active ) ،نیاز به صرف انرژی است؛ مانند: استفاده از انرژی بخاریها، ماشینهـای مولـد بـاد، آبیاری بارانی و غیره كه در شب یخبندان، جایگزین انرژی تلف شده در مزرعه یا باغ میشوند.

هنوز در كشور ما، روشهای فعال، به حد زیادی به كار گرفته نشدهاند و معمولاً كمبود نیروی انسانی در شبهای سرد و هنگامی كه همه میخواهند كارگران را برای روشن كردن بخاریها استخدام كنند، وجود دارد.

علاوه بر این، روشهای غیرفعال را میتوان در زمان مناسب و با هزینه های كمتری به كار گرفت. بعضی از عملیات مبتنی بـراین روشها، مانند: كود دادن و پاشیدن مواد بالنفسه، عملیات مطلوبی برای كشاورزی محسوب میشوند و بعضی از عملیات بهزراعی نیز، بدون توجه به جنبه های حفاظتی گیاهان از سرمازدگی، به منظور بهبود وضع محصول، ضروری است. امتیاز دیگر كـاربرد روشهـای غیرفعال، این است كه اثرات حفاظتی آن، رویهم، باعث افزایش مقاومت گیاه در مقابل سرمازدگی میشود؛ برای مثال، خوب عمـل آوردن خاك، سبب میشود كه درجه ی حرارتهای شبانه افزایش یابد، در حالی كه پایههای مقاوم درجه حـرارت بحرانـی را پـایین می آورد و تركیب این دو، حاوی اثری است كه هیچ كدام از آنها به تنهایی ندارند.

به طور كلی، باید توجه داشت: به كارگیری روشهای فعال، میتوانند افزایندهی اثر روشهای غیرفعال باشند. بنابر این، نباید تصور شود كه این روشها را میتوان به جای یكدیگر به كار برد. همانطور كه گفته شد تركیب این دو روش، حفاظ مطمئنتر و قویتـری برای گیاهان ایجاد خواهد كرد.

از مقاومترین گونه ها نسبت به سرما و یخبندان، میتوان گونه های زیر را نام برد:

Acer Gleditsia, Fraxinus Americana, Eucalyptus cinera, Buergerianum, Pyracantha angustifolia, Platanus

x acerifolia, Nyssa sylvatica, triacanthos, Ginko biloba, Cupressus torulosa, Crataegus crus-galli,

Quercus palustris, Thuja plicata, Pinus halepensis,Cedrus deodara, Zelkova serrata

محوطه سازی و طراحی فضای سبز

 

 
logo-samandehi
گروه بندی محصولات
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
جدیدترین اخبار
اولین نفری باشید که مطلع می شوید
گواهینامه ها
بانک ملت logo-samandehi
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به رام گل می باشد و هرگونه کپی پیگرد قانونی دارد.
طراحی سایت : ایران طراح